کانون سیدالشهدا
هرروزی که درآن گناه نشود آن روز عید است. امام علی(ع)

.غدیر از نگاه مولی الموحدین علی علیه السلام

در دوره خلافت و حاکمیت علی بن ابیطالب علیه السلام، روز عید غدیری  با جمعه مصادف گردید . امام در آن روز خطبه ای مفصل ایراد فرمود و مباحث عمیق و ارزشمندی در توحید و نبوت و امامت بیان داشت.

ایشان نخست به حمد و ثنای خدای متعال پرداخت، صفات ربوبی اش را برشمرد، نعمت هایش را مورد توجه قرار داد و بعد خطاب به مردم فرمود: خداوند تعالی امروز دو عید بسیار بزرگ (جمعه وغدیر) را در یک زمان برای شما قرار داده است؛ دو عیدی که هر یک فلسفه وجودی دیگری را تکامل می بخشد و به وسیله هر کدام هدایت در دیگری اثر بخش می شود ... سپس فرمود: توحید و ایمان به یگانگی خداوند پذیرفته نمی شود مگر با اعتراف به نبوت پیامبرش محمد صلوات الله علیه، و دین و شریعت محمد صلوات الله علیه پذیرفته نمی شود مگر با قبول ولایت امر کسی که خدا فرمان ولایتش را داده است، و همه این امور سامان نمی پذیرد مگر بعد از توسل و تمسک به اهل ولایت.

غدیر از نگاه مولی الموحدین علی علیه السلام

سپس فرمود: خداوند در روز غدیر آنچه درباره منتخب خود اراده کرد بر پیامبرش فرو فرستاد . به او فرمان داد تا ولایت و وصایت را ابلاغ کند، مجال را از کافران و منافقان بگیرد و نگران گزند دشمنان نباشد . روز غدیر، قدر و منزلت بسیار دارد، در آن روز گشایش های الهی فرا رسیده و حجتش بر همه تمام شده است . امروز روز روشنگری و اظهار عقیده از جایگاه بلند و روشن است، امروز روز تکامل دین و روز وفای به عهد است.

غدیر روز رسول الله (صلوات الله علیه) و مشهود من (علی ابن ابیطالب) است . روز ذلت و خواری شیطان، روز استدلال و برهان است . روز جدا شدن صفوف کسانی است که آن را تکذیب می کردند . امروز بزرگترین روزی است که عده ای از شما از آن اعراض کردید . روز هدایت و امتحان بندگان خداست . روز آشکار شدن کینه های نهفته در دل ها و سینه ها ، روز عرضه نصوص (سخنان بدون ابهام پیامبر) بر افراد مومن و دلباخته است. غدیر روز شیث پیغمبر است ، روز ادریس و یوشع و شمعون.

منشورعلوی علیه السلام در عید غدیر

امیرمومنان علیه السلام در قسمت آخر خطبه فرمود: رحمت خدا بر شما ای مسلمانان. بعد از برگشت از این اجتماع بزرگ، امروز(غدیر) را عید بگیرید و با انجام این امور آن را بزرگ بشمارید.

  نعمت را بر افراد خانواده و خویشاوندانتان گسترش دهید و نیکی و بخشش پیشه کنید.

خدا را در برابر نعمت هایی که به شما ارزانی داشته، شکرگزار باشید

  کنار یکدیگر جمع شوید تا خداوند اجتماع شما را فراگیر نماید.

  نعمتهای الهی را به یکدیگر تهنیت گویید همان طور که خداوند( در این روز) با اعطای اجر و ثوابی بیش از دیگر اعیاد ، به شما تبریک می گوید.

  با خوش رویی و شادمانی یکدیگر را در آغوش بگیرید.

  .در هنگام دیدار یکدیگر، مصافحه کنید و به هم تبریک بگویید

منبع

اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 464-461

 

 

 

سه شنبه 18 مهر 1393برچسب:, :: 9:5 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 او آمده تا نور به شب ها بخشد/ روح شرف و عشق به دنیا بخشد

او آمده تا باور وایمان و صفا /همراه دو صد عاطفه برما بخشد
 او آمده از صلح و محبت بی شک /جانی ز ولا برتن تنها بخشد
آن سید خوبان و بهشت آمده تا /برمهر و وفا ارزش و معنا بخشد
او آمده با نام حسن در حسنش/ شوری به سرا پرده مولا بخشد
ا و رود زلالی ست که درفصل عطش/ جود و کرم خویش به دریا بخشد
از لطف ، کریم اهل بیت عصمت / ما را زکرم خدا به فردا بخشد
میلاد امام مجتبی (ع) آمده است/  شادی به حریم دل ما آمده است

 

دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, :: 12:12 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

به سفره افطار خیره شده ام به کاسه ی شله زرد که با دارچین روی آن نوشته اند یا علی.

به بشقاب رنگینکونانوپنیر وسبزی وقدحی پر از آش رشته که با کشک وزعفران تفت داده شده تزیین شده وبه استکان چای.

خدایا این همه نعمت را چگونه شکر گزارم؟

من در هر برگ این سبزی ها در میان شاهی وتره واین تربچه ها دستان پر مهری را میبینم که عاشقانه بوته ها راپاییده اند.

به نور آفتاب ،آب،خاک،وهوایی که ذره ذره به خورد این سبزی ها رفته فکر میکنم که قرار است سهم من باشند وبه آخرین شبی که سبزی ها مهمان ان باغچه بودند،شاید در خانه ای قدیمی با تیرهایی در سقف و ایوانی که مهتاب وبوی عطر خوش سبزی ها را با هم پیشکش آن آدم های زحمتکش کرد تا خستگی روز از تن شان به در رود.

توبگوچند ذره نوروعاطفه در این برگ ریحان پنهان است؟

دانه های برنج این شله زرد وامدارمهر چند زن و کدام شالیزار است؟

فکرش را بکن آفتاب وآب وخاک سیصد سال پیش در دانه های خوش طعم وبوی دارچین صبر کرده تا امروز گوشه ای از سلولهای تن مرا بسازد.

عرق چند گل سرخ گلاب شد تا قطره هایی از آن این شله زرد را معطر کند؟

روی بادام های کدام درخت نام من نوشته شده بود؟

من خوشه های زرد گندم را در این قرص نان به وضوح میبینم روزی در آن مزرعه در باد میرقصیدند وموج دستان دخترکان زیبای روستایی که در میان آن گندم زار بازی میکردند را حس میکنم.

به بشقاب رنگینک و خرما نگاه میکنم که شیره ی خاک خطه ی گرم جنوب را با صبر دستان آن مرد آفتاب سوخته در خود جای داده است تا کامم را شیرین کند وبه نخل مقاوم این اولین درختی که در کودکی شناختمش فکرمیکنم وبه بوته های چای ودشت های باران خورده ای که دانه های بنشن این آش را در خود پرورانده اند.

کاش میدانستم این چند دانه نمک سفید از کدام دریا ،کدام کوه به این سفره رسید.

بگوموج صدای کدام شبان آن گاو را به علفزار هی کرد تا پر شیر شود واین تکه پنیر قسمت من باشد؟

یا علی تو به خدای روزی دهنده بگو که بیش از این چشمم را بینا و زبانم را شکر گزار کند.

دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, :: 11:45 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

لحظه تحویل سال 1393

 

- لحظه تحویل سال 1393 هجری شمسی در ساعت 20:27:07 ، روز پنج شنبه 29 اسفندماه 1392 مطابق با 18 جمادی الاول 1435 و 20 مارس 2014 خواهد بود.

- سال 1393 هجری شمسی برابر با :

سالهای 2014/15 میلادی ، 1435/36 هجری قمری و 3752 زرتشتی می باشد.

---------------------------------------------------- 

نحوه تعیین لحظه تحویل سال، چه اتفاقی در آسمان می افتد؟

 معمولاً هنگامی که يک سال شمسی به روزهای پايانی خود می رسد، صحبت از ويژگی های سال آينده شروع می شود. از بين اين بحث ها، يک بحث بيش از بقيه جلب توجه می کند و آن، «لحظه تحويل» سال آينده است. طبق سنت، در اين لحظه همه افراد خانواده دور هم جمع می شوند و بنا بر رسوم باستانی خود، آغاز سال نو را جشن می گيرند.

 

نوروز 93,لحظه تحویل سال 1393,ساعت تحویل سال 93

 اين لحظه ای است که خاطره آن هميشه در يادها می ماند اما آيا تاکنون از خود پرسيده ايد که اصولاً اين زمان بر چه مبنايی انتخاب و تعيين می شود؟ و در اين لحظه چه اتفاقی می افتد که آن را با آغاز سال پيوند می دهند؟

زمان و تقويم زمان، انسان را به ياد ساعت و تقويم می اندازد. مطمئناً همه شما با نظام 24 ساعتی شبانه روز آشنا هستيد و در زندگی روزانه خود به راحتی از آن استفاده می کنيد. اين نظام و مفهوم شب و روز، به قدری بديهی است که شايد هرگز به منشأ و چرايی آن فکر نکرده ايد. اما در سپيده دم تمدن، اجداد ما نمی توانستند اين چنين ساده و راحت مفاهيم زمان را درک کنند.
 شايد نخستين مفهوم گذشت زمان برای آنان طلوع و غروب خورشيد بوده است. بالا آمدن گوی فروزانی از شرق و فرونشستن آن در غرب و تکرار مداوم آن، انسان را به مفهوم روز وشب و سپس «شبانه روز» رهنمون شد. اين بنيادی ترين جزء يک نظام سنجش زمان است: «پديده ای متناوب و تکرار شونده» خوشبختانه طبيعت چندين پديده متناوب ديگر نيز در اختيار انسان قرار داده است و از اينجا بود که مفاهيم سال، فصل و ماه پديد آمد.

نوروز 93,لحظه تحویل سال 1393,ساعت تحویل سال 93 اما چرا انسان به واحدهای بزرگتر از روز روی آورد؟
 با استفاده از واحدهای بزرگی همچون سال، دهه و قرن کار آسان تر می شود. واحد بزرگتر از روز ماه بود: يک دوره ی اهله ی ماه که از يک بدر تا بدر بعدی، يا از يک هلال نو تا هلال نوی بعدی طول می کشيد. اين مدت تقريبا 29 تا 30 روز است. بنابر اين اولين تقويم های بشر تقويم های قمری بوده است، زيرا تنها با نگاه به شکل اهله ی ماه می توان تشخيص داد که در چندمين روز ماه قرا داريم و احتياج به هيچ محاسبه ی ديگری نيست.
برای انسان های اوليه، همين کافی بود که يک سال را به طور تقريبی 360 روز و يک ماه را 30 روز بداند اما پيشرفت تمدن، باعث نياز به دقت بيشتر در محاسبه زمان شد و اين امر، يک مشکل بزرگ را نمايان ساخت: متأسفانه واحدهای بزرگتر از زمان، حاصلضرب صحيحی از واحد های کوچکتر نبودند. به عبارت ديگر، در يک سال نمی توان تعداد صحيحی از شب و روزهای کامل را جای داد.
 البته گفته بالا به هيچ وجه دقيق نيست. وقتی می گوييم «سال» بايد دقيقاً مشخص کنيم که منظورمان از سال چيست؛ همين طور برای شبانه روز. تعجب نکنيد! در «نجوم کروي» چندين نوع سال و روز و ماه وجود دارد. اگر يک متن نجوم کروی مربوط به زمان را بخوانيد، مطمئناً از ديدن اسامی عجيب و تعاريف گوناگون دستگاه های مختلف زمان، در شگفت خواهيد شد. البته ما قصد نداريم وارد اين مبحث گسترده شويم. بلکه فقط چند تعريف ساده شده از آن را که برای کارمان ضروری است، برمی گزينيم.

 

نوروز 93,لحظه تحویل سال 1393,ساعت تحویل سال 93

 احتمالاً با دو نوع از سال ها آشناييد:

سال شمسی و سال قمری. مبنای طبيعی اين سال ها از نامشان پيدا است. يعنی سال شمسی از حرکت خورشيد و سال قمری از حرکت ماه بهره می گيرد. همانطور که می دانيد، در اصل اين زمين است که به دور خورشيد می گردد. اما از آنجا که حرکت، نسبی است؛ ما بر روی زمين تصور می کنيم که خورشيد در طول سال در حال حرکت در آسمان است. اين حرکت در يک مسير خاص در آسمان صورت می گيرد که «دايره البروج» نام دارد و ما بعداً در باره آن بيشتر صحبت خواهيم کرد.
 اين حرکت با حرکت روزانه ی خورشيد که از شرق به غرب در 24 ساعت يک دور می زند، فرق دارد. اين حرکت را تنها با توجه به ستارگان زمينه ی آسمان می توان فهميد که خورشيد در طول يک سال يک دور در ميان ستارگان زمينه ی آسمان از غرب به شرق دور می زند. حال، با توجه به آنچه گفتيم، می توان يک سال شمسی را «مدت زمان حرکت خورشيد از يک نقطه خاص در آسمان و بازگشت به همان نقطه» تعريف کرد. اين ساده ترين سال است که به آن «سال برجي» هم گفته می شود.
 از آنجا که اين نوع سال با خورشيد در ارتباط است و خورشيد هم يکی از عوامل کنترل کننده طبيعت و فصول است، در بيشتر تقويم ها از اين نوع سال استفاده شده است. اما در سال قمری، مدت زمان 12 بار ديدن هلال ماه نو يا 12 يار ديدن بدر کامل ماه به عنوان مبنا انتخاب شده است. هرچند اين نوع سال بر مظاهر طبيعت و فصول منطبق نيست، اما از آنجا که تاريخ دين ما براين اساس بنيان شده است، از آن نيز استفاده می کنيم.

نوروز 93,لحظه تحویل سال 1393,ساعت تحویل سال 93برگرديم به سال شمسی، يعنی مدت زمان دو عبور متوالی خورشيد از يک نقطه ثابت در آسمان.انسان در اعصار گذشته اين مدت زمان را 365 روز اندازه گرفته بود و براساس آن به محاسبه تاريخ می پرداخت. اما به تدريج که شمار سال ها فزونی يافت، انديشمندان دريافتند که اين سال های 365 روزی، کم کم از فصول سال انحراف پيدا می کنند. متفکران به اين فکر افتادند که طول سال ها را دقيق اندازه بگيرند.اين اندازه گيری ها با همان وسايل ابتدايی نشان می دادند که طول يک سال شمسی اندکی از 365 روز بيشتر است؛ يعنی حدود 25ر365روزه است. حال به نظر شما چگونه می توان اين 25ر0 روز و يا ساعت را به حساب آورد.

توجه کنيد که اين 6 ساعت های اضافی، پس از 4 سال، به يک شبانه روز (24 ساعت) می رسند. پس اگر در يک دوره 4 ساله، يک روز به انتهای سال چهارم بيفزاييم وآن را 366 روز در نظر بگيريم، مشکل حل می شود.
 چرا که در اين صورت 4 سال دارای 1461 روز(366+3×365) خواهد شد. يعنی هر سال به طور متوسط 25ر365 روز خواهد داشت. اين نظام کبيسه ای را بيشتر تقويم های باستانی به کار برده اند(سال چهارم را که 366 روز است، سال کبيسه می نامند).

 

نوروز 93,لحظه تحویل سال 1393,ساعت تحویل سال 93

تقويم جلالی و لحظه تحويل سال

بعد از اسلام در ايران تقويم منظمی وجود نداشت. درمحافل سياسی و علمی جهان اسلامی که ايران نيز جزو آن به حساب می آمد، تقويم هجری قمری به کار می رفت، اما در بين عامه مردم ايران، تقويم کهن باستانی (تقويم يزدگردی) معمول بود.
اما در حساب های کبيسه های اين تقويم سهل انگاری می شد، تاجايی که در عهد ملکشاه سلجوقی ، نوروز به اواسط شهريور ماه رسيده بود! اين مسائل مشکلات عديده ای را در حساب های مالی و خراجی يک سال ايجاد می کرد. به همين سبب دانشمندان آن زمان به همت حکيم عمر خيام و با حمايت ملکشاه و وزير دانشمند وی، خواجه نظام الملک طوسی، به اصلاح و احيای تقويم شمسی قديم ايرانی بر مبنای هجرت پيامبر بزرگ اسلام (ص) اقدام کردند و تقويم تازه را به لقب سلطان جلال الدين ملکشاه، تقويم «جلالي» ناميدند.

 

 

چهار شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, :: 8:0 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

۲۹ اسفند روز ملی شدن نفت ، یک روزملی و تعطیل عمومی اعلام شد

 

دکتر محمد مصدق نخست وزیر وقت و مبارز راه ملی شدن نفت ایران روز ۲۹ اسفند هر سال را روز ملی شدن نفت ، یک روز ملی و تعطیل عمومی اعلام کرد. سال پیش از این در ۲۹ اسفند طرح ملی شدن نفت ایران به صورت قانون در آمده بود که در اجرای آن پس از پنج دهه از انگلستان در نفت ایران خلع ید شد و این دولت را چنان بر آشفت که تا بر اندازی حکومت دکتر مصدق در مرداد ۱۳۳۲ دست از مخالفت ، تحریک ، تحریم و توطئه نکشید.
یک روز پیش از اعلام روز ۲۹ اسفند به عنوان یک روز ملی ، دکتر مصدق جزئیات ظلمهای انگلستان به ملت ایران در طول ۱۵۰ سال و مداخلات این دولت از جمله انحصار نفت ایران در دست خود را برای دهها روزنامه نگار آمریکایی که به تهران آمده بودند تشریح کرده بود و چند روز پیش از آن هم آب پاکی روی دست نمایندگان بانک جهانی که برای میانجیگری به تهران آمده بودند ریخته بود.
در اسفندماه ۱۳۳۲ هفت ماه پس از براندازی حکومت دکتر مصدق راجرز استیونس سفیر تازه انگلستان در تهران اعلام کرد که میان انگلستان و آمریکا در قبال نفت ایران توافق حاصل شده است.
 
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز
 
چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:, :: 6:50 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

شهادت حضرت زهرا بر تمامی دوستداران آن حضرت تسلیت 

  

ایام فاطمیه نسبتا طولانی است به جهت اینکه فضائل حضرت زهرا (سلام الله علیها)  هم بی‌حد و حصر و بی‌اندازه است. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ریشه، اصل و اساس ولایت و عصمت و حقیقت امامت است. هر قدر فضائل ایشان گفته شود اولا تمام شدنی نیست و ثانیا برکات بسیاری بر بیان فضائل فاطمی آمده است به عنوان نمونه بیان فضائل فاطمه (سلام الله علیها) نفاق را از انسان می‌زداید، ایمان انسان را زیاد می‌کند، موجب بصیرت عمیق انسان نسبت به حوادث و وقایع تاریخی می‌شود، انسان را با حقایق و بطن این عالم آشنا می‌کند، انسان را پیش خدا و حضرات معصومین (علیهم السلام) خصوصا حضرت بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) محبوب می‌نماید و زمینه کسب تقوا و فضیلت را در انسان مضاعف می‌کند و بسیاری از فضایل دیگر. لذا جامعه شیعی ما به ذکر فضائل فاطمی بسیار نیازمند است و بحمد الله فرصت خوبی هم در ایام فاطمیه فراهم شده که توسط هیئتی‌ها، متدینین، نمازگزاران و مسجدی‌ها در مراسم‌هایی مختلف این فضائل گفته شود. ادیب یزدی گفته بود: ایام فاطمیه هم نزد شیعیان و ارادتمندان خاندان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) ایام معین و کاملا علنی است. اما برای شهادت حضرت صدیقه فاطمه (سلام الله علیها) ۴ نقل وجود دارد اول اینکه برخی معتقدند خانم (سلام الله علیها) ۴۰ روز بعد از رحلت حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به شهادت رسیده‌اند بعضی‌ها گفته‌اند ۶۰ روز، بعضی‌ها ۷۵ و بعضی‌ها دیگر ۹۵ روز. اما برای اینکه روز عظیم شهادت بی‌بی از دستمان نرود فصلی را به عنوان ایام فاطمیه قرار داده‌ایم که در مشخص‌ترین ایام ۱۰ روز قبل از شهادت ۷۵ تا ۱۰ روز بعد از شهادت ۹۵ در نظر گرفته شده است. یعنی در طول سال حداقل ۴۰ روز برای بیان فضائل فاطمی قرار گرفته شده است.

http://www.khavaranshop.com/
خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/
خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/
خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/
خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/
خرید پستی از خاوران شاپhttp://www.khavaranshop.com/
خرید پستی از خاوران شاپ

 

 

چهار شنبه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 6:30 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

میلاد حضرت زینب(س) و روز پرستار مبارک

 

حضرت زینب (س) روز پنجم جمادى الاول سال ۵ یا ۶ هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.

 حضرت زینب کبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد شده است، و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.

پدر بزرگوار آن حضرت، نخستین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهم االسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها مى باشد. همسر گرامى آن حضرت، عبداللّه فرزند جعفر بن ابیطالب، بود. در کتاب اعلام الورى براى آن بانوى بزرگوار سه پسر به نامهاى على، عون، و جعفر و یک دختر به نام ام کلثوم ذکر شده است.

نام، لقب و کنیه آن حضرت: نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامیشان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الکبرى، شریکة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله است. حضرت زینب کبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد گردیده، و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهماالسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها مىباشد.

همسر گرامى آن حضرت، عبداللّه فرزند جعفر بن ابیطالب، بود. در کتاب اعلام الورى براى آن بانوى بزرگوار سه پسر به نامهاى على، عون، و جعفر و یک دختر به نام ام کلثوم ذکر شده است.
نام، لقب و کنیه آن حضرت: نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامیشان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الکبرى، شریکة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله است. نوشتن درباره رسالت حضرت زینب کاری بس مشکل و طاقت فرساست، اما بر حسب ضرورت و تکمیل بحث، اشاره ای کوتاه و مختصر به آن می کنیم: زیرا زینب تربیت شده خاندان وحی و امامت بود و به حقیقت دین آشنایی کامل داشت، وقتی دین را در دست عده ای ستم گر دید و مردم زمانه را از ظلم و جور حکام خود غافل یافت به صرافت دریافت اگر مردم را طوری از بدعت ها و ظلم و ستم ها و ناحق بودن حاکمان زمانه آگاه نسازند از دین چیزی جز ظاهر آن باقی نمی ماند، به همین علت با امام حسین (ع) همراه شد به امید آن که نادرستی ها و ناشایستگی ها را از دین بزدایند .

البته تا زمانی که امام حسین (ع) در قید حیات بودند ایشان در همه امور از امام (ع) اطاعت می کرد، اما وقتی متوجه شد از مردان بنی هاشم کسی جز امام زین العابدین (ع) باقی نمانده و او هم چنان رنجور است که تا مدت ها توان ندارد به وظایف امامت خویش قیام کند تصمیم گرفت در کنار امام سجاد (ع) به رسالتی که برای خویش احساس می کرد عمل کند. زینب (س) موارد زیر را از وظایف اصلی رسالت خویش می دانست: سعی داشت در هر فرصتی با خطبه و سخنرانی عمال و حکومتیان را رسوا سازد و مردم را از جنایتی که آنان مرتکب شده بودند آگاه نماید، تا با مفتضح ساختن دستگاه حکومتی خون عزیزانش هدر نرود و انقلاب کربلا بی ثمر نماند، انقلابی که ثمره اش معیاری برای تمیز حق از ناحق بود. آرامش دادن به زنان و کودکان داغدیده تا مبادا با ناله و شیون دشمن کام گردند و دشمن از حال رقت بار آنان شاد شود سومین وظیفه ای که زینب (س) خویش را به آن ملزم می دید مراقبت از امام سجاد (ع) بود، به همین علت خود را در جلو شمشیرهایی می انداخت که قصد داشتند امام را به شهادت برسانند.

 

 

چهار شنبه 15 اسفند 1392برچسب:, :: 5:35 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

ولادت حضرت محمد مصطفی(ص) و امام جعفر صادق(ع)

تولد نور

حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در عام الفیل ( سال 570 میلادی ) در ماه ربیع الاول دیده به جهان گشود.مورخان شیعه، ولادت پیامبر اکرم را در صبح جمعه‌ی هفدهم ربیع الاول و اکثر علمای اهل سنت، در روز دوازدهم همان ماه می‌دانند.
امام صادق(ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود:

پيامبر اكرم(ص)فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفريد  نيز امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم(ص)فرمود: «اى محمد! قبل از اين كه آسمان‏ها، زمين، عرش و دريا راخلق كنم. نور تو و على را آفريدم...». 
ثقه‏ الاسلام كلينى(ره) مى‏ نويسد: امام صادق(ع) فرمود:

«هنگام ولادت‏ حضرت رسول اكرم(ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پيامبر)بود. يكى از آن دو به ديگرى گفت: آيا مى‏بينى آنچه را من‏مى‏بينم؟ديگرى گفت: چه مى‏بينى؟ او گفت: اين نور ساطع كه ما بين مشرق ومغرب را فرا گرفته است! در همين حال، ابوطالب(ع) وارد شد و به‏ آن‏ها گفت:
چرا در شگفتيد؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به اوگفت: مى‏خواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابو طالب گفت:از تو فرزندى به وجود خواهد آمد كه وصى اين نوزاد، خواهد بود 
سیمای محمد(ص)
امام جعفر صادق(ع) فرمود: امام حسن(ع) از دائى‏اش، «هند بن ابى‏هاله‏» كه در توصيف چهره پيامبر(ص) مهارت داشت، در خواست‏ نمود تا سيماى دل آراى خاتم پيامبران(ص) را براى وى توصيف‏ نمايد. هند بن ابى هاله در پاسخ گفت:

«رسول خدا(ص) در ديده‏ هابا عظمت مى‏ نمود، در سينه‏ ها مهابتش وجود داشت .قامتش رسا، مويش‏نه پيچيده و نه افتاده، رنگش سفيد و روشن، پيشانيش گشاده،ابروانش پرمو و كمانى و از هم گشاده، در وسط بينى برآمدگى‏ داشت، ريشش انبوه، سياهى چشمش شديد، گونه هايش نرم و كم‏ گوشت.دندان هايش باريك و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه ‏رفتن با وقار حركت مى‏كرد. وقتى به چيزى توجه مى‏كرد به طور عميق‏ به آن مى‏ نگريست، به مردم خيره نمى‏شد، به هر كس مى‏ رسيد سلام‏ مى‏ كرد، همواره هادى و راهنماى مردم بود.
براى از دست دادن امور دنيايى خشمگين نمى‏ شد. براى خدا چنان غضب‏ مى ‏نمود كه كسى او را نمى‏شناخت. اكثر خنديدن آن حضرت تبسم بود،برترين مردم نزد وى كسى بود كه، بيشتر مواسات و احسان و يارى‏مردم نمايد...» 
سعدى با الهام از روايات، در اشعار زيبايى آن حضرت را چنين‏ توصيف نمود:
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نرويد به اعتدال محمد قدر فلك را كمال ومنزلتى نيست در نظر قدر با كمال محمد وعده ديدار هر كسى به قيامت ليله اسرى شب وصال محمد آدم و نوح و خليل و موسى وعيسى آمده مجموع در ظلال محمد عرصه گيتى مجال همت او نيست روز قيامت نگر مجال محمد و آنهمه پيرايه بسته جنت فردوس بو كه قبولش كند بلال محمد شمس و قمر در زمين حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد همچو زمين خواهد آسمان كه بيفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شايد اگر آفتاب و ماه نتابد پيش دو ابروى چون هلال محمد چشم مرا تا بخواب ديد جمالش خواب نميگيرد از خيال محمد سعدى اگر عاشقى كنى و جوانى عشق محمد بس است و آل محمد
مصونيت و پيراستگى پيامبر از خلاف و خطا، بسان ديگر پيامبران داراى مراحل سه‏گانه است، و اين مراحل عبارتنداز:
1- مصونيت مطلق (عمدى و سهوى) در تبليغ شريعت.
2- عصمت از خلاف و گناه در رفتار و گفتار.
3- پيراستگى از خطا و لغزش در جريانهاى عادى.

-------------------------------------------------------

امام‌ صادق‌ ( ع‌ )
حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ عليه‌ السلام‌ رئيس‌ مذهب‌ جعفرى‌ ( شيعه‌ ) در روز 17ربيع‌ الاول‌ سال‌ 83 هجرى‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود .
پدرش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) و مادرش‌ "ام‌ فروه‌" دختر قاسم‌ بن‌ محمد بن‌ ابى‌ بكر مى‌باشد.
كنيه‌ آن‌ حضرت‌ : "ابو عبدالله‌" و لقبش‌ "صادق‌" است‌ . حضرت‌ صادق‌ تا سن‌ 12 سالگى‌ معاصر جد گراميش‌ حضرت‌ سجاد بود و مسلما تربيت اوليه‌ او تحت‌ نظر آن‌ بزرگوار صورت‌ گرفته‌ و امام‌ ( ع‌ ) از خرمن‌ دانش‌ جدش‌ خوشه‌چينى‌ كرده‌ است‌ .
پس‌ از رحلت‌ امام‌ چهارم‌ مدت‌ 19 سال‌ نيز در خدمت‌ پدر بزرگوارش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) زندگى‌ كرد و با اين‌ ترتيب‌ 31 سال‌ از دوران‌ عمر خود را در خدمت‌ جد و پدر بزرگوار خود كه‌ هر يك‌ از آنان‌ در زمان‌ خويش‌ حجت‌ خدا بودند ، و از مبدأ فيض‌ كسب‌ نور مى‌نمودند گذرانيد .
بنابراين‌ صرف‌ نظر از جنبه‌ الهى‌ و افاضات‌ رحمانى‌ كه‌ هر امامى‌ آن‌ را دار مى‌باشد ، بهره‌مندى‌ از محضر پدر و جد بزرگوارش‌ موجب‌ شد كه‌ آن‌ حضرت‌ با استعداد ذاتى‌ و شم‌ علمى‌ و ذكاوت‌ بسيار ، به‌ حد كمال‌ علم‌ و ادب‌ رسيد و در عصر خود بزرگترين‌ قهرمان‌ علم‌ و دانش‌ گرديد .
پس‌ از درگذشت‌ پدر بزرگوارش‌ 34 سال‌ نيز دوره‌ امامت‌ او بود كه‌ در اين‌ مدت‌ "مكتب‌ جعفرى‌" را پايه‌ريزى‌ فرمود و موجب‌ بازسازى‌ و زنده‌ نگهداشتن‌ شريعت‌ محمدى‌ ( ص‌ ) گرديد.

 

چهار شنبه 28 دی 1392برچسب:, :: 10:14 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

حضرت امام حسن عسگری علیه السلام در سال 260 هجری در سامراء به شهادت رسید. درباره روز شهادت امام بین مورخین اختلاف است. برخی روز هشتمربیع الاول و برخی روز اول این ماه را روز شهادت او می‌دانند
از سوی دیگر برخی می‌گویند امام در روز جمعه در 28 سالگی به شهادت رسیده و برخی معتقدند در روز چهار شنبه 8 ربیع الاول در 29 سالگی

بنا به این روایت، امام حسن عسگری، بعد از پدرش، امام هادی علیه السلام، پنج سال و هشت ماه و سیزده روز عمر کرده استمنابع: بحار الانوار، ج 50، ص 236، ح 5 و ج 102 ص 79  

 

زندگاني حضرت امام حسن عسکري(ع)
   

امام حسن عسکري (ع) در سال 232هجري در مدينه چشم به جهان گشود. مادر والا گهرش سوسن يا سليل زني لايق و صاحب فضيلت و در پرورش فرزند نهايت مراقبت را داشت، تا حجت حق را آن چنان که شايسته است پرورش دهد.

اين زن پرهيزگار در سفري که امام عسکري (ع) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنيا رحلت کرد. کنيه آن حضرت ابامحمد بود.

صورت و سيرت امام حسن عسکري (ع)
امام يازدهم صورتي گندمگون و بدني در حد اعتدال داشت. ابروهاي سياه کماني، چشماني درشت و پيشاني گشاده داشت. دندانها درشت و بسيار سفيد بود. خالي بر گونه راست داشت.

امام حسن عسکري (ع) بياني شيرين و جذاب و شخصيتي الهي باشکوه و وقار و مفسري بي نظير براي قرآن مجيد بود. راه مستقيم عترت و شيوه صحيح تفسير قرآن را به مردم و به ويژه براي اصحاب بزرگوارش - در ايام عمر کوتاه خود - روشن کرد.

دوران امامت 
به طور کلي دوران عمر 29ساله امام حسن عسکري (ع) به سه دوره تقسيم مي گردد:
دوره اول 13سال است که زندگي آن حضرت در مدينه گذشت. 
دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت. 
دوره سوم نزديک 6 سال امامت آن حضرت مي باشد.

دوره امامت حضرت عسکري (ع) با قدرت ظاهري بني عباس رو در روي بود. خلفايي که به تقليد هارون در نشان دادن نيروي خود بلندپروازيهايي داشتند.

امام حسن عسکري (ع) از شش سال دوران اقامتش، سه سال را در زندان گذرانيد. زندانبان آن حضرت صالح بن وصيف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود، تا بتواند آن حضرت را - به وسيله آن دو غلام - آزار بيشتري دهد، اما آن دو غلام که خود از نزديک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثير آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاري گراييده بودند.

وقتي از اين غلامان جوياي حال امام شدند، مي گفتند اين زنداني روزها روزه دار است و شبها تا بامداد به عبادت و راز و نياز با معبود خود سرگرم است و با کسي سخن نمي گويد.

عبيدالله خاقان وزير معتمد عباسي با همه غروري که داشت وقتي با حضرت عسکري ملاقات مي کرد به احترام آن حضرت برمي خاست، و آن حضرت را بر مسند خود مي نشانيد. پيوسته مي گفت: در سامره کسي را مانند آن حضرت نديده ام، وي 
زاهدترين و داناترين مردم روزگار است.

پسر عبيدالله خاقان مي گفت: من پيوسته احوال آن حضرت را از مردم مي پرسيدم. مردم را نسبت به او متواضع مي يافتم. مي ديدم همه مردم به بزرگواريش معترفند و دوستدار او مي باشند.

با آنکه امام (ع) جز با خواص شيعيان خود آميزش نمي فرمود، دستگاه خلافت عباسي براي حفظ آرامش خلافت خود بيشتر اوقات، آن حضرت را زنداني و ممنوع از معاشرت داشت.

از جمله مسائل روزگار امام حسن عسکري (ع) يکي نيز اين بود که از طرف خلافت وقت، اموال و اوقات شيعه، به دست کساني سپرده مي شد که دشمن آل محمد (ص) و جريانهاي شيعي بودند، تا بدين گونه بنيه مالي نهضت تقويت نشود.چنانکه نوشته اند که احمد بن عبيدالله بن خاقان از جانب خلفا، والي اوقاف و صدقات بود در قم، و او نسبت به اهل بيت رسالت، نهايت مرتبه عداوت را داشت.

نيز اصحاب امام حسن عسکري، متفرق بودند و امکان تمرکز براي آنان نبود، کساني چون ابوعلي احمد بن اسحاق اشعري در قم و ابوسهل اسماعيل نوبختي در بغداد مي زيستند، فشار و مراقبتي که دستگاه خلافت عباسي، پس از شهادت حضرت رضا (ع) معمول داشت، چنان دامن گسترده بود که جناح مقابل را با سخت ترين نوع درگيري واداشته بود. اين جناح نيز طبق ايمان به حق و دعوت به اصول عدالت کلي، اين همه سختي را تحمل مي کرد، و لحظه اي از حراست (و نگهباني) موضع غفلت نمي کرد.

اينکه حضرت هادي (ع) و حضرت امام حسن عسکري (ع) هم از سوي دستگاه خلافت تحت مراقبت شديد و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار ما - جز با ياران خاص و کساني که براي حل مشکلات زندگي مادي و ديني خود به آنها مراجعه مي نمودند - کمتر معاشرت مي کردند به جهت آن بود که دوران غيبت حضرت مهدي (ع) نزديک بود، و مردم مي بايست کم کم بدان خو گيرند، و جهت سياسي و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهاي مذهبي بودند بخواهند، و پيش آمدن دوران غيبت در نظر آنان عجيب نيايد.

باري، امام حسن عسکري (ع) بيش از 29سال عمر نکرد ولي در مدت شش سال امامت و رياست روحاني اسلامي، آثار مهمي از تفسير قرآن و نشر احکام و بيان مسائل فقهي و جهت دادن به حرکت انقلابي شيعياني که از راههاي دور براي کسب فيض به محضر امام (ع) مي رسيدند بر جاي گذاشت.

در زمان امام يازدهم تعليمات عاليه قرآني و نشر احکام الهي و مناظرات کلامي جنبش علمي خاصي را تجديد کرد، و فرهنگ شيعي - که تا آن زمان شناخته شده بود - در رشته هاي ديگر نيز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگي چون يعقوب بن اسحاق کندي ، که خود معاصر امام حسن عسکري بود و تحت تعليمات آن امام، گرديد.

در قدرت علمي امام (ع) - که از سرچشمه زلال ولايت و اهل بيت عصمت مايه گرفته بود - نکته ها گفته اند. از جمله: همين يعقوب بن اسحاق کندي فيلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ايراني ابونصر فارابي شاگرد مکتب وي بوده است، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابي را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانيد و بعدها از دوستداران و در صف پيروان آن حضرت درآمد.

شهادت امام حسن عسکري (ع)
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجري نوشته اند.

در کيفيت وفات آن امام بزرگوار آمده است: فرزند عبيدالله بن خاقان گويد: روزي براي پدرم (که وزير معتمد عباسي بود) خبر آوردند که ابن الرضا - يعني حضرت امام حسن عسکري - رنجور شده، پدرم به سرعت تمام نزد خليفه رفت و خبر را به خليفه داد. خليفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد.

يکي از ايشان نحرير خادم بود که از محرمان خاص خليفه بود، امر کرد ايشان را که پيوسته ملازم خانه آن حضرت باشند، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند. و طبيبي را مقرر کرد که هر بامداد و پسين نزد آن حضرت برود، و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز براي پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است، و ضعف بر او مستولي گرديده. پس بامداد سوار شد، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطباي مسيحي و يهودي در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضي القضات (داور داوران) را طلبيد و گفت ده نفر از علماي مشهور را حاضر گردان که پيوسته نزد آن حضرت باشند.

و اين کارها را براي آن مي کردند که آن زهري که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنيا رفته، پيوسته ايشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربيع الاول سال 260 ه. ق آن امام مظلوم در سن 29سالگي از دار فاني به سراي باقي رحلت نمود.

بعد از آن خليفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد، زيرا شنيده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولي خواهد شد، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد... تا دو سال تفحص احوال او مي کردند.... 

اين جستجوها و پژوهشها نتيجه هراسي بود که معتصم عباسي و خلفاي قبل و بعد از او - از طريق روايات مورد اعتمادي که به حضرت رسول الله (ص) مي پيوست، شنيده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکري فرزندي پاک گهر ملقب به مهدي آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص) ولادت خواهد يافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد. بدين جهت به بهانه هاي مختلف در خانه حضرت عسکري (ع) رفت و آمد بسيار مي کردند، و جستجو مي نمودند تا از آن فرزند گرامي اثري بيابند و او را نابود سازند.

به راستي داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهيم (ع) و حضرت موسي (ع) تکرار مي شد. حتي قابله هايي را گماشته بودند که در اين کار مهم پي جويي کنند. اما خداوند متعال - چنانکه در فصل بعد خواهيد خواند - حجت خود را از گزند دشمنان و آسيب زمان حفظ کرد، و همچنان نگاهداري خواهد کرد تا مأموريت الهي خود را انجام دهد.

باري، علت شهادت آن حضرت را سمي مي دانند که معتمد عباسي در غذا به آن حضرت خورانيد و بعد، از کردار زشت خود پشيمان شد. بناچار اطباي مسيحي و يهودي که در آن زمان کار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند، به ويژه در مأموريتهايي که توطئه قتل امام بزرگواري مانند امام حسن عسکري (ع) در ميان بود، براي معالجه فرستاد. البته از اين دلسوزيهاي ظاهري هدف ديگري داشت، و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقيقت ماجرا بود.

بعد از آگاه شدن شيعيان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکري (ع) شهر سامره را غبار غم گرفت، و از هر سوي صداي ناله و گريه برخاست. مردم آماده سوگواري و تشييع جنازه آن حضرت شدند.

ماجراي جانشين بر حق امام عسکري (ع)
ابوالاديان مي گويد: من خدمت حضرت امام حسن عسکري (ع) مي کردم. نامه هاي آن حضرت را به شهرها مي بردم. در مرض موت، روزي من را طلب فرمود و چند نامه اي نوشت به مدائن تا آنها را برسانم. سپس امام فرمود: پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهي شد و صداي گريه و شيون از خانه من خواهي شنيد، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود.

ابوالاديان به امام عرض مي کند: اي سيد من، هرگاه اين واقعه دردناک روي دهد، امامت با کيست؟ 
فرمود: هر که جواب نامه من را از تو طلب کند.

ابوالاديان مي گويد: دوباره پرسيدم علامت ديگري به من بفرما. 
امام فرمود: هرکه بر من نماز گزارد. 

ابوالاديان مي گويد: باز هم علامت ديگري بگو تا بدانم. 
امام مي گويد: هر که بگويد که در هميان چه چيز است او امام شماست. 

ابوالاديان مي گويد: مهابت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چيز ديگري بپرسم. رفتم و نامه ها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم. وقتي به در خانه امام رسيدم صداي شيون و گريه از خانه امام بلند بود. داخل خانه امام، جعفر کذاب برادر امام حسن عسکري را ديدم که نشسته، و شيعيان به او تسليت مي دهند و به امامت او تهنيت مي گويند. من از اين بابت بسيار تعجب کردم پيش رفتم و تعزيت و تهنيت گفتم. اما او جوابي نداد و هيچ سؤالي نکرد. 

چون بدن مظهر امام را کفن کرده و آماده نماز گزاردن بود، خادمي آمد و جعفر کذاب را دعوت کرد که بر برادر خود نماز بخواند. چون جعفر به نماز ايستاد، طفلي گندمگون و پيچيده موي، گشاده دنداني مانند پاره ماه بيرون آمد و رداي جعفر را کشيد و گفت: اي عمو پس بايست که من به نماز سزاوارترم.

رنگ جعفر دگرگون شد. عقب ايستاد. سپس آن طفل پيش آمد و بر پدر نماز گزارد و آن جناب را در پهلوي امام علي النقي عليه السلام دفن کرد. سپس رو به من آورد و فرمود: جواب نامه ها را که با تو است تسليم کن. من جواب نامه را به آن کودک دادم. پس «حاجزوشا» از جعفر پرسيد: اين کودک که بود، جعفر گفت: به خدا قسم من او را نمي شناسم و هرگز او را نديده ام.

در اين موقع، عده اي از شيعيان از شهر قم رسيدند، چون از وفات امام (ع) با خبر شدند، مردم به جعفر اشاره کردند. چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند و از او پرسيدند: بگو که نامه هايي که داريم از چه جماعتي است و مالها چه مقدار است؟ جعفر گفت: ببينيد مردم از من علم غيب مي خواهند! در آن حال خادمي از جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت: اي مردم قم با شما نامه هايي است از فلان و فلان و همياني (کيسه اي) که در آن هزار اشرفي است که در آن ده اشرفي است با روکش طلا.

شيعياني که از قم آمده بودند گفتند: هر کس تو را فرستاده است امام زمان است اين نامه ها و هميان را به او تسليم کن.

جعفر کذاب نزد معتمد خليفه آمد و جريان واقعه را نقل کرد. معتمد گفت: برويد و در خانه امام حسن عسکري (ع) جستجو کنيد و کودک را پيدا کنيد. رفتند و از کودک اثري نيافتند. ناچار «صيقل» کنيز حضرت امام عسکري (ع) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اينکه او حامله است. ولي هرچه بيشتر جستند کمتر يافتند.

خداوند آن کودک مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نيز در کنف حمايت حق است و به ظاهر از نظرها پنهان مي باشد. درود خداي بزرگ بر او باد.

چهار شنبه 19 دی 1392برچسب:, :: 9:19 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

شهادت امام علی ابن موسی الرضا را به تمامی شیعیان تسلیت می گوییم.

اخلاق و منش امام:

خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونه‌ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب تواضع و مهربانی رفتار می‌کرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمی‌نمود.

 یکی از یاران امام می‌گوید: "هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام) در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که می‌توانست نیازش را برآورده سازد رد نمی‌کرد در حضور دیگری پایش را دراز نمی‌فرمود. هرگز ندیدم به کسی از خدمتکارانش بدگویی کند. خنده او قهقهه نبود بلکه تبسم می‌فرمود. چون سفره غذا به میان می‌آمد، همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سر سفره خویش می‌نشاند و آنان همراه با امام غذا می‌خوردند. شبها کم می‌خوابید و بسیاری از شبها را به عبادت می‌گذراند. بسیار روزه می‌گرفت و روزه سه روز در ماه را ترک نمی‌کرد. کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت. بیشتر در شبهای تاریک، مخفیانه به فقرا کمک می‌کرد."(5) یکی دیگر از یاران ایشان می‌گوید: "فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او در خانه درشت و خشن بود، اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت می‌کرد، خود را می‌آراست (لباسهای خوب و متعارف می‌پوشید).(6) شبی امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ ایرادی پیدا کرد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند، اما امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود: "ما گروهی هستیم که میهمانان خود را به کار نمی‌گیریم."(7)

 شخصی به امام عرض کرد: "به خدا سوگند هیچکس در روی زمین از جهت برتری و شرافت اجداد، به شما نمی‌رسد." امام فرمودند:" تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار، آنان را بزرگوار ساخت."(8)

 مردی از اهالی بلخ می‌گوید: "در سفر خراسان با امام رضا (علیه السلام) همراه بودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ایشان غذا بخورند. من به امام عرض کردم: "فدایت شوم بهتر است اینان بر سفره‌ای جداگانه بنشینند." امام فرمود: "ساکت باش، پروردگار همه یکی است. پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است."(9)

 یاسر، خادم حضرت می‌گوید: «امام رضا (علیه السلام) به ما فرموده بود: "اگر بالای سرتان ایستادم (و شما را برای کاری طلبیدم) و شما مشغول غذا خوردن بودید بر نخیزید تا غذایتان تمام شود. به همین جهت بسیار اتفاق می‌افتاد که امام ما را صدا می‌کرد و در پاسخ او می‌گفتند: "به غذا خوردن مشغولند." و آن گرامی می‌فرمود: "بگذارید غذایشان تمام شود."»(10)

 یکبار غریبی خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت: "من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. از حج بازگشته‌ام و خرجی راه را تمام کرده‌ام اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطنم برسانم و در آنجا معادل همان مبلغ را صدقه خواهم داد زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده‌ام." امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت و از پشت در دست خویش را بیرون آورد و فرمود: "این دویست دینار را بگیر و توشه راه کن و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه دهی."

 آن شخص نیز دینارها را گرفت و رفت. از امام پرسیدند: "چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟" فرمود: "تا شرمندگی نیاز و سوال را در او نبینم."(11)

 امامان معصوم و گرامی ما در تربیت پیروان و راهنمایی ایشان تنها به گفتار اکتفا نمی‌کردند و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ویژه ای مبذول می‌داشتند.

 یکی از یاران امام رضا (علیه السلام) می‌گوید: «روزی همراه امام به خانه ایشان رفتم. غلامان حضرت مشغول بنایی بودند. امام در میان آنها غریبه‌ای دید و پرسید: "این کیست؟" عرض کردند: "به ما کمک می‌کند و به او دستمزدی خواهیم داد." امام فرمود: "مزدش را تعیین کرده‌اید؟" گفتند: "نه هر چه بدهیم می‌پذیرد." امام برآشفت و به من فرمود: "من بارها به اینها گفته‌ام که هیچکس را نیاورید مگر آنکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید. کسی که بدون قرارداد و تعیین مزد، کاری انجام می‌دهد، اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان می‌کند مزدش را کم داده‌ای ولی اگر قرارداد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کرده‌ای و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی، هر چند کم و ناچیز باشد؛ می‌فهمد که بیشتر پرداخته‌ای و سپاسگزار خواهد بود."»(12)

 خادم حضرت می‌گوید: «روزی خدمتکاران میوه‌ای می‌خوردند. آنها میوه را به تمامی نخورده و باقی آنرا دور ریختند. حضرت رضا (علیه السلام) به آنها فرمود: "سبحان الله اگر شما از آن بی‌نیاز هستید، آنرا به کسانی که بدان نیازمندند بدهید."»

 

مختصری از کلمات حکمت‌آمیز امام:

امام فرمودند: "دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است."

امام فرمودند: "علم و دانش همانند گنجی می‌ماند که کلید آن سؤال است، پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امر چهار طایفه دارای اجر می‌باشند: 1- سؤال کننده 2- آموزنده 3- شنونده 4- پاسخ دهنده."

امام فرمودند: "مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است."

امام فرمودند: "چیزی نیست که چشمانت آنرا بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است."

امام فرمودند: "نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است."

 

شهادت امام:

 در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخن‌هایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌آلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (علیه السلام) به شهادت رسیدند.

 

تدفین امام:

به قدرت و اراده الهی امام جواد (علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.

 
 

 

چهار شنبه 11 دی 1392برچسب:, :: 9:3 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

در سال یازدهم هجرت رسول اکرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مکه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان که قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود که ‏پیامبر هم در نیاز به خوراک و پوشاک و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد. پیامبر اکرم (ص) یک ماه قبل از رحلت فرمود: «فراق نزدیک شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزدیک است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى ‌گذارم و مى‌‏روم: کتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به من خبر داد که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض کوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود».

در حجه‌‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: «مناسک خود را از من ‏فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید».

روزى به آن حضرت خبر دادند که مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین ‏و نگرانند. پیامبر در حالى که به فضل بن عباس و على بن‌ابى‏طالب (ع) تکیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: «به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است که‏ جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پیوست و شما نیز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد».

روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد . سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود:  «کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده‌ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام».

در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:

«اى مردم! آتش فتنه‏‌ها شعله ‏ور گردیده و فتنه‏‌ها همچون پاره‏هاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می‌کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می‌رسید».

آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد:  «ای رسول خدا، می‌ترسم طاقت این کار را نداشته باشم».

پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد. آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد.

فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود:  «برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید».

ام سلمه، همسر پیامبر گفت: «علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست».

هنگامی که علی (ع) آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده‌های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: «علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم».

سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

چهار شنبه 9 دی 1392برچسب:, :: 8:43 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 تاریخچـه ای از شـب یلدا و گرامیداشت آن

  دیر زمانی است كه مردمان ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا می‌دارند كه در میان اقوام گوناگون، نام‌ها و انگیزه‌های متفاوتی دارد. در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام می‌برند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یكم دی‌ماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم كه در باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی‌شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی كیهانی دارد.

خورشید در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می‌گردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش شب است. به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانروز خورشید اندكی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌كند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا گرامی و فرخنده می‌داشتند.

در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمه‌های آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكی‌های فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.

بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام كیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه كاركرد خود را در تقویم میلادی كه ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می‌دهد. فرقه‌های گوناگون عیسوی، با تفاوت‌هایی، زادروز مسیح را در یكی از روزهای نزدیك به انقلاب زمستانی می‌دانند و همچنین جشن سال نو و كریسمس را همچون تقویم كهن سیستانی در همین هنگام برگزار می‌كنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم كهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینكه نام نخستین ماه سال آنان نیز «كریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل كرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.

نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی كه پیرو مزدك، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده‌اند (كه هنوز هم حامیان سرمایه‌داری لجام گسیخته اندیشه‌های عدالت‌جویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود می‌دانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شد و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌كرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود كه نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیكستان) است. همچنین در تقویم كهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است كه با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است.

هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز می‌كوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار كنند. متأسفانه در گاهشماری نوظهوری كه برخی زرتشتیان از آن استفاده می‌كتتد و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف می‌شود كه نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی كه از شب چله با نام «عید نود روز» یاد می‌كند. از آنرو كه فاصله شب چله با نوروز، نود روز است.

امروزه می‌توان تولد خورشید را آنگونه كه پیشینیان ما به نظاره می‌نشسته‌اند، تماشا كرد: در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته می‌شده كه یكی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر كاشان است كه فعلاً تنها بنای سالم باقی‌مانده در این زمینه در ایران است. پژوهش‌های نگارنده كه منتشر شد (نظام گاهشماری در چارتاقی‌های ایران)، نشان می‌دهد كه این بنا بگونه‌ای طراحی و ساخته شده است كه می‌توان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است كه تولد خورشید بگونه‌ای ملموس و قابل تماشا در آن دیده می‌شود. این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه و در نزدیكی روستای رباط سفید، نیز دارا است كه البته فعلاً دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید می‌شود.

در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است كه یكی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی كه از لازمه‌های آن، حضور كهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراكی‌های فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.

 

 

 

چهار شنبه 28 آذر 1392برچسب:, :: 8:57 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 ولادت امام موسی کاظم علیه السلام

به نظر می رسد که روستای ابواء واقع در بین مکه و مدینه بیش از سایر اماکن قافله های حجاج اهل بیت را به سوی خود جلب می کرد زیرا آرامگاه مادر پیامبر آمنه دختر وهب در آنجا قرار داشته است .

در راه بازگشت از حج بیت الله الحرام (بحارالانوار، ج 48، ص 4، المحاسن، ج 2، ص 418) قافله امام ابو عبدالله الصادق (علیه السلام) در این روستا توقف کرد . آن روز بنابر مشهورترین روایات 7 صفر سال 128 هـ .ق بود که امام برای میهمانانش سفره غذا گسترده بود که پیکی از جانب زنانش به سوی او آمد تا مژده ولادت خجسته فرزندش را به وی برساند .

در روایتی که از منهال قصاب نقل کرده اند آمده است :

«به قصد مدینه از مکه بیرون شدم و همین که به ابواء رسیدم شنیدم که امام صادق (علیه السلام) صاحب فرزند شده است . من زودتر از آن حضرت به مدینه وارد شدم و ایشان یک روز پس از من به مدینه رسید . ایشان (به خاطر ولادت نوزاد) سه روز به مردم طعام داد و من نیز یکی از کسانی بودم که بر سفره طعام امام حاضر می شدم و چنان غذا می خوردم که تا روز بعد نیازی به غذا نداشتم و روز بعد باز بر سفره او حاضر می شدم . من سه روز از طعام آن حضرت خوردم و تا فردا هیچ غذایی نمی خوردم».

در حدیثی از ابو بصیر آمده است :‌

«در سالی که فرزند ابو عبدالله (علیه السلام) امام موسی زاده شد من با آن حضرت همراه بودم . در ابواء فرود آمدیم . ابو عبدالله برای ما و اصحابش سفره غذا گسترده بود ، بسیار و نیکو . در همام حال که ما مشغول خوردن بودیم پیک «حمیده» نزد آن حضرت آمد و گفت : حمیده می گوید : اثر وضع حمل در من ظاهر شده است و خود مرا فرمودی که از این امر آگاهت کنم که این فرزند همچون فرزندان دیگر نیست .

حمیده یکی از زنان با فضیلت به شمار می آمد زیرا به کار مهم نشر رسالت همت می گماشت و در این راه برخی از احادیث همسر بزرگوارش را نیز روایت می کرد

پس ابو عبدالله (علیه السلام) شادمان و خوشحال برخاست و دیری نپایید که به نزد ما برگشت در حالیکه آستینهای خود را بالا زده بود و لبخندی بر لب داشت .

ما گفتیم : خداوند همواره لبت را خندان و دیده ات را روشن گرداند! حال حمیده چگونه شد ؟ فرمود : خداوند پسری به من بخشید که بهترین مخلوق اوست و حمیده درباره او خبری به من داد که من از وی بدان داناتر بودم . گفتم : فدایت شوم حمیده درباره او به شما چه خبری داد ؟ فرمود : حمیده خبر داد که چون نوزاد به دنیا آمد دستانش را بر زمین نهاد و سرش را رو به آسمان گرفت . من نیز بدو گفتم که این علامت رسول خدا و علامت امامت است .

سپس پرسیدم : فدایت شوم چگونه این علامت امام است؟

فرمود : شبی که نطفه جدم در آن بسته شد کسی پیش جد پدرم که خوابیده بود آمد و کاسه ای برای او آورد . در آن کاسه شربتی روان تر از آب سپیدتر از شیر نرم تر از شیره و شیرین از شهد و سردتر از یخ بود . پس آن را به وی نوشانید و بدو گفت که آمیزش کند . او نیز شادمان و خوشحال برخاست و آمیزش کرد و نطفه جدم بسته شد و در شبی که نطفه پدرم در آن به هم رسید کسی نزد جدم در آمد و او را نوشانید همچنان که جد پدرم را نوشانیده بود و سپس وی را دستور آمیزش داد و او خوشحال و شادمان برخاست و نطفه پدرم بسته شد .

شبی که نطفه من درآن به وجود آمد کسی نزد پدرم درآمد و او را نوشانید و بدو دستور آمیزش داد چنان که به دیگران دستور داده بود .

پدرم خوشحال و شادمان برخاست و نطفه من در آن شب بسته شد .

شبی که نطفه این پسرم (امام موسی (علیه السلام)) پدید آمد کسی نزد من بیامد همچنان که نزد جد پدرم و جد خودم در آمده بود و مرا نوشانید چنان که آنان را نوشانیده بود . من خوشحال و شادمان با آگاهی از آنچه خداوند به من ارزانی فرموده بود برخاستم و نطفه این نوزاد بسته شد . پس بدو تمسک کنید که به خدا او پس از من صاحب الامر شماست».( بحارالانوار، ج 48، ص 2)

همین که امام به مدینه بازگشت سه روز به مردم طعام داد و مردم خبر ولادت این نوزاد فرخنده را به یکدیگر نوید دادند .

پدر و مادر امام کاظم

پدرش : پیشوای هدایت ابو عبدالله جعفر بن محمد (علیه السلام) ملقب به صادق بود .

مادرش : حمیده بربریه که شاید از مردم اندلس و یا از مردم مغرب بوده است . لقب این زن بزگوار «حمیده مصفاه» بود .

حمیده یکی از زنان با فضیلت به شمار می آمد زیرا به کار مهم نشر رسالت همت می گماشت و در این راه برخی از احادیث همسر بزرگوارش را نیز روایت می کرد .

از ابن سنان از سابق بن ولید از معلی بن خنیس روایت شده است که ابوعبدالله (علیه السلام) فرمود :

«حمیده مثل شمش طلا از هر آلودگی و چرکی پیراسته است . فرشتگان پیوسته او را پاسبانی می کردند تا به من رسید و این کرامتی از خداوند بود در حق من و حجت پس از من». ( بحارالانوار، ج 48، ص 6 به نقل از کافی، ج 1، ص 477)

امامت

حضرت موسی کاظم علیه السلام ، از 21 سالگی، رهبری مسلمانان را برعهده گرفتند و تا زمان شهادت، 35 سال رهبر مردم بودند. به ایشان، به دلیل خوبی هایی که داشتند، لقب هایی چون کاظم (کسی که خشم خود را کنترل می کند)، صابر (صبر کننده)، صالح (درستکار) و امین داده اند. ایشان یک لقب مهم دیگر هم به نام باب الحوائج دارند. این لقب، به این معناست که اگر کسی خواسته و آرزویی از خداوند داشته باشد، با توسل و واسطه قرار دادن امام کاظم علیه السلام می تواند به آرزوی خود برسد.

 

شخصیت اخلاقی

او در علم و تواضع و مكارم اخلاق و كثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بدان و بداندیشان را با عفو و احسان بیكران خویش تربیت می فرمود. شبها بطور ناشناس در كوچه های مدینه می گشت و به مستمندان كمك می كرد. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در كیسه ها می گذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت می كرد. صرار (كیسه ها) موسی بن جعفر در مدینه معروف بود. و اگر به كسی صره ای می رسید بی نیاز می گشت معذلك در اطاقی كه نماز می گذارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزی نبود.

به دلیل خوبی هایی که داشتند، لقب هایی چون کاظم (کسی که خشم خود را کنترل می کند)، صابر (صبر کننده)، صالح (درستکار) و امین داده اند. ایشان یک لقب مهم دیگر هم به نام باب الحوائج دارند. این لقب، به این معناست که اگر کسی خواسته و آرزویی از خداوند داشته باشد، با توسل و واسطه قرار دادن امام کاظم علیه السلام می تواند به آرزوی خود برسد

نجمه همسر امام

نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (علیه السلام) و از زنان مؤمنه، پارسا، نجیب و پاكیزه بود. حمیده، همسر امام صادق (علیه السلام)، او را كه كنیزى از اهالى مغرب بود، خرید و به منزل برد.

نجمه در خانه امام صادق (علیه السلام)، حمیده خاتون را بسیار احترام مى كرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمى نشست! روزى حمیده در عالم رویا، رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه وآله) را دید كه به او فرمودند: اى حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسى درآور زیرا از او فرزندى به دنیا خواهد آمد كه بهترین فرد روى زمین باشد. پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام كاظم (علیه السلام) فرمود: پسرم! نـجـمـه بانویى است كه من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیركى و محاسن اخلاق، مانندى ندارد. من او را به تو مى بخشم، تو نیز در حق او نیكى كن. ثـمـره ازدواج امـام مـوسـى بـن جعفر (علیه السلام) و نجمه، نورى شد كه در شكم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینى نمى كرد وچون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوى آسمان بلند كرد و لب هاى مباركش را به حركت درآورد: گویا با خدایش راز و نیاز مى كرد. پس از تولد امام هشتم (علیه السلام)، این بانوى مكرمه با تربیت گوهرى تابناك، ارزشى فراتر یافت.

فرزندان امام

بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی كاظم (علیه السلام) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت كه هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (علیه السلام) امام هشتم افضل ایشان بود. از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یكی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است كه قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را كمتر و بیشتر نیز گفته اند.

 

چهار شنبه 17 آذر 1392برچسب:, :: 10:6 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 امام سجاد علیه السلام

امام سجاد در سال 38هجری در مدينه ولادت يافت . حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بيماری  و تب شديد از آن حادثه جان به سلامت برد ، زيرا جهاد از بيمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش - با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی اين بود که آن رشته گسيخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، يعنی امامت و ولايت گردد . اين بيماری موقت چند روزی  بيش ادامه نيافت و پس از آن حضرت زين العابدين 35سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد . سن شريف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجری که بنا به وصيت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسيد ، به اختلاف روايات در حدود 24 سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور "شهربانو" دختر يزدگرد ساسانی بوده است . آنچه در حادثه کربلا بدان نياز بود ، بهره برداری از اين قيام و حماسه بی نظير و نشر پيام شهادت حسين ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زينب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظير در جهان آن رو فرياد کردند . فريادی که طنين آن قرنهاست باقی مانده و - برای هميشه - جاودان خواهد ماند . واقعه کربلا با همه ابعاد عظيم و بی مانندش پر از شور حماسی و وفا و صفا و ايمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پايان آمد ، اما مأموريت حضرت سجاد ( ع ) و زينب کبری ( س ) از آن زمان آغاز شد . اهل بيت اسير را از قتلگاه عشق و راهيان به سوی  "الله " و از کنار نعشهای پاره پاره به خون خفته جدا کردند . حضرت سجاد ( ع ) را در حال بيماری بر شتری بی هودج سوار کردند و دو پای  حضرتش را از زير شکم آن حيوان به زنجير بستند . ساير اسيران را نيز بر شتران سوار کرده ، روانه کوفه نمودند . کوفه ای که در زير سنگينی و خفقان حاکم بر آن بهت زده بر جای  مانده بود و جرأت نفس کشيدن نداشت ، زيرا ابن زياد دستور داده بود رؤسای قبايل مختلف را به زندان اندازند و مردم را گفته بود بدون اسلحه از خانه ها خارج شوند . در چنين حالتی دستور داد سرهای مقدس شهدا را بين سرکردگان قبايلی که در کربلا بودند تقسيم و سر امام شهيد حضرت ابا عبد الله الحسين را در جلو کاروان حمل کنند . بدين صورت کاروان را وارد شهر کوفه نمودند . عبيد الله زياد مي خواست وحشتی در مردم ايجاد کند و اين فتح نمايان خود را به چشم مردم آورد . با اين تدبيرهای امنيتی چه شد که نتوانستند جلو بيانات آتشين و پيام کوبنده زن پولادين تاريخ حضرت زينب ( س ) را بگيرند ؟ گويی مردم کوفه تازه از خواب بيدار شده و دريافته اند که اين اسيران ، اولاد علی ( ع ) و فرزندان پيغمبر اسلام ( ص ) مي باشند که مردانشان در کربلا نزديک کوفه به شمشير بيداد کشته شده اند . همهمه از مردم برخاست و کم کم تبديل به گريه شد . حضرت سجاد ( ع ) در حال اسارت و خستگی و بيماری به مردم نگريست و فرمود : اينان بر ما مي گريند ؟ پس عزيزان ما را چه کسی کشته است ؟ زينب خواهر حسين ( ع ) مردم را امر به سکوت کرد و پس از حمد و ثنای خداوند متعال و درود بر پيامبر گرانقدرش ، حضرت محمد ( ص ) فرمود : "... ای اهل کوفه ، ای حيلت گران و مکرانديشان و غداران ، هرگز اين گريه های شما را سکون مباد . مثل شما ، مثل زنی است که از بامداد تا شام رشته خويش مي تابيد و از شام تا صبح به دست خود بازمي گشاد . هشدار که بنای ايمان بر مکر و نيرنگ نهاده ايد ..." . سپس حضرت زينب ( ع ) مردم کوفه را سخت ملامت فرمود و گفت : "همانا دامان شخصيت خود را با عاری و ننگی بزرگ آلود کرديد که هرگز تا قيامت اين آلودگی را از خود نتوانيد دور کرد . خواری و ذلت بر شما باد . مگر نمي دانيد کدام جگرگوشه از رسول الله ( ص ) را بشکافتيد ، و چه عهد و پيمان که بشکستيد ، و بزرگان عترت و آزادگان ذريه او را به اسيری  برديد ، و خون پاک او به ناحق ريختيد ..." . مردم کوفه آنچنان ساکت و آرام شدند که گويی مرغ بر سر آنها نشسته ! سخنان کوبنده زينب ( ع ) که گويا از حلقوم پاک علی ( ع ) خارج مي شد ، مردم بی وفای کوفه را دچار بهت و حيرت کرد . شگفتا اين صدای علی ( ع ) است که گويا در فضای  کوفه طنين انداز است ... . امام سجاد ( ع ) عمه اش را امر به سکوت فرمود . ابن زياد دستور داد امام سجاد ( ع ) و زينب کبری و ساير اسيران را به مجلس وی آوردند ، و در آن جا جسارت را نسبت به سر مقدس حسين ( ع ) و اسيران کربلا به حد اعلا رسانيد ، و آنچه در چنته دناءت و رذالت داشت نشان داد ، و آنچه لازمه پستی ذاتش بود آشکار نمود .

 

سالروز شهادت امام زین العابدین را به تمامی شیعیان تسلیت می گوییم.

 

چهار شنبه 6 آذر 1392برچسب:, :: 11:54 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

  •   

علت نامگذاري اين ماه و حرمت ويژه آن در ميان مسلمانان

تاسيس تاريخ براي مسلمانان در زمان خلافت خليفه دوم مسلمين و با مشورت علي (ع) در سال شانزدهم هجري صورت گرفته است. مبدا تاريخ را هجرت پيامبر و ماه نخست آن را محرم، سالي كه هجرت روي داده بود گرفتند ....(1) علت نامگذاري اين ماه آن بود كه در ايام جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام مي دانستند. 

 

ـ در دوم ماه محرم الحرام سال 61 هجري كاروان حضرت امام حسين (ع) وارد كربلا شد و سپاهيان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شد در روزهاي تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم مي باشد او و يارانش را به شهادت رساندند. پيشواي هشتم شيعيان امام رضا (ع) در خصوص اين ماه فرمود: در جاهليت، حرمت اين ماه نگاه داشته مي شد و در آن نمي جنگيدند ولي در اين ماه، خونهاي ما را ريختند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را اسير كردند و خيمه ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پيامبر را دربارة ذريه اش رعايت نكردند. .... آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي در «مراقبات» نوشته است:«كودكانم را مي ديدم كه در دهة نخست ماه محرم غذا نمي خوردند و به نان خالي اكتفا مي كردند كسي هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان مي كنم عشقي دروني آنان را برمي انگيخت.» (2) به همين دليل ماه محرم با حادثه عاشورا عجين شده است و فرا رسيدن آن دلها را پر از غم مي سازد و پيروان و شيفتگان امام حسين (ع) از اول محرم، محافل و مجالسي را سياهپوش كرده، به ياد آن امام شهيد به عزاداري مي پردازند.... (3)

شیعیان در بزرگداشت شهدای کربلا،

 

 

 

هر روز از دهه اول ماه محرم را مختص به یکی از بزرگان این نهضت جاویدان می دانند.
روز اول محرم : مسلم ابن عقيل عليه السلام

روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( وروديه )

روز سوم محرم : حضرت رقيه عليها السلام

روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب عليهم السلام - طفلان زينب عليهما السلام

روز پنجم محرم : اصحاب و عبدالله ابن الحسن عليهم السلام

روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن عليه السلام

روز هفتم محرم : روضه عطش و علي اصغر عليه السلام

روز هشتم محرم : حضرت علي اکبر عليه السلام

روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام

روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام - حضرت زينب عليها السلام و شام غريبان

روز يازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا

روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه

1-(تاريخ تحليلي اسلام/ دكتر شهيدي/ ص130)
2-(پيام آورعاشورا/ مهاجراني/ص 11)
3-(با اندكي دخل و تصرف/ فرهنگ عاشورا جواد محدثي/ ص 406)

آغازمحّرم  

روزي كه علي ذكرلب مردم بود 

يك فتنه خفته بين مردم گم بود 

هرچند محرّم آيدازراه ،ولي 

آغازمحّرم زغديرخُم بود

 

 

 

 

سلام بر محرمت حسين جان
به خيمه هاي ماتمت حسين جان
سلام بر سياهي عزايت
به جانگدازي غمت حسين جان
سلام بر سرشك عاشقانت
كه هست آب زمزمت حسين جان
سلام بر نواي كودكاني
كه دم گرفته با دمت حسين جان
سلام بر كسيكه با دل آيد
به پيشواز مقدمت حسين جان
سلام بر دل شكسته اي كه
بخواهد از تو مرحمت حسين جان
سلام بر نواي عاشقي كه
شد آشنا و محرمت حسين جان
سلام بر حريم با صفايت
به احتزاز پرچمت حسين جان
سلام بر صفاي عاشقي كه
كني بر او تو مرحمت حسين جان
سلام بر حريم عترت تو
به زينب مكرمت حسين جان
سلام بر دلي كه مي شود او
فدايي محرمت حسين جان 

 

 

شنبه 18 آبان 1392برچسب:, :: 10:39 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 فرارسیدن هفته بسیج دانش آموزی بر همه دانش آموزان عزیز بسیجی مبارک باد

 

هفته بسیج دانش آموزی از روز هفتم لغایت سیزدهم آبان ماه امسال با شعار” دانش آموز بسیجی حماسه ساز امروز- آینده ساز فردا“آغاز می شود.

 

 

 

  

 

 

  بسیج دانش آموزی، یک نهاد آموزشی است که با برنامه های مدون و ایجاد

 پایگاه های علمی سعی دارد گام مؤثری در ارتقای  توان علمی  دانش

 آموزان داشته باشد. بسیج، عبارت است از مجموعه ای که در آن، پاکترین

 انسانها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف عالی این

 ملت و برای کمال رساندن و به خوشبختی رساندن این کشور، جمع شده

اند. بسیج عبارت است  از تشکیلاتی که در آن، افراد متفرق و تنها، به یک

 مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه، متعهد، بصیر و بینای به

 مسائل کشور و به نیاز ملت، تبدیل می شوند؛ مجموعه ای که دشمن را

بیمناک، و دوستان را امیدوار و خاطر جمع می کند. معنای بسیج این است.

 بسیج در حقیقت، مظهر یک وحدت مقدس، میان افراد ملت است. همه  

میدانهائی که بسیج در آن حضور پیدا کرده است، میدانهائی ملی است؛

میدانهای مربوط به همه ملت است، هیج وقت کشور، از یک مجموعه

عظیمی که از بهترین فرزندان کشور و با این خصوصیات تشکیل شده

است، بی نیاز نیست. بسیج در واقع، مظهر عشق و ایمان و آگاهی

و مجاهدت و آمادگی کامل، برای سربلندکردن کشور و ملت است. امروز

سازماندهی بسیج در سراسر کشور، بسیار وسیع است؛ اما این

سازماندهی، یقیناً از این گسترده تر خواهد شد، و با یک دید وسیع که نگاه

کنیم، همه انسانهائی که این خصوصیات را دارند، در واقع جزء بسیجند. در

حقیقت همه انسانهای  مؤمن، آگاه، بصیر، عاشق، متعهد، علاقه مند و آماده

ه کار، در هر میدانی از میدانها هستند که برای ملت مفید است، جزو بسیجند.

لذا بسیج، یک نام مقدس است. همه آحاد ملت، بخصوص اعضای بسیج،

بسیج دانش آموزی، دانشجوئی، کارگری، صنفی و عشایری، یگانهای

گوناگون بسیج و کسانی که جزو سازمان بسیج نیستند و در واقع جزو

بسیجند، همه و همه در پای انجام تکلیف، حاضر و آماده باشند، خودشان را

برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی آماده کنند. دفاع هم همیشه، با آلات

قهریه نیست، با مشت نیست، با تفنگ  نیست، گاهی دفاع با فهمیدن است.

گاهی دفاع  از حقیقت، با حضور در جائی است. شاید یکی از بزرگترین

خدماتی که انقلاب به ملت ایران کرد، این بود که ذهنها را باز کرد، ذهنها را

سیاسی کرد، چشمها را باز کرد، و همه را با مسائل کشور آشنا کرد. این

آشنائی، این بصیرت، باید روز به روز بیشتر و زیادتر بشود. اگر این بشود،

دشمن هیچ کاری نمی تواند انجام بدهد.

 

مقام معظم رهبری سال گذشته طی دیداری با اعضای ستاد یادواره های

یادشهید فهمیده، ضمن تجلیل از شهید فهمیده بعنوان یكی از اسطوره های

بیاد ماندنی در تاریخ ملت ایران فرمودند:

 "

نوجوانی دوره ای است كه برای رقم زدن آینده هر فرد نقش حساس و تعیین

كننده ای دارد و كسانی كه به این رشد معنوی، علمی و فكری و كارآیی و

قوت جسمی برسند، آینده درخشانی را برای خود تضمین خواهند كرد.

بنابراین پرداختن به كار تعلیم و تربیت این قشر از جامعه و بالاخص مسئله

بسیج كه یك امر همه جانبه مادی و معنوی محسوب می شود حائز اهمیت

بسیار است و جوانان و نوجوانان ما در لباس بسیج از ارزش ها و شخصیت و

جوهره وجودی خویش مردانه دفاع می كنند ..."

 

 

 

 

 
پنج شنبه 9 آبان 1392برچسب:, :: 11:59 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 شرح مختصر واقعه مباهله

مباهله پیامبر با صلی الله علیه و آله و سلممسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمطی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمآنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد.

وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلماجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

مباهله، سند عظمت اهل بیت((علیهم السلام))

مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر ((علیهم السلام))نازل شده است و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمتنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی ((علیهم السلام)) بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین ((علیهما السلام)) هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه ((علیها السلام)) و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی ((علیه السلام)) بوده است.

این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره داردکه علی((علیه السلام))در منزلت جان و نفس پیامبر است.

کوتاه و گویا از روز جهانی اهل بیت

مباهله، روز اثبات نبوت پیامبر گرامی اسلام است.

مباهله، روز عزت اسلام است.

مباهله، مهر تأییدی است بر ولایت علی علیه‌السلام.

مباهله، برافرازنده پرچم ولایت علی علیه‌السلام بر مدار هستی است.

مباهله، نمایشگر جایگاه والای اهل بیت علیه‌السلام است.

مباهله، داستان فضیلت اهل بیت رسول است؛ آنجا که خدا فرمان داد تنها زنان و فرزندان و جان‌هایتان را به میدان بیاورید؛ با رسول خداصلی‌الله‌علیه‌و‌آله تنها فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیه‌السلام ماندند و علی علیه‌السلام!

مباهله، مایه مباهات مسلمین است. داستان عظمت دینی است که در قلب‌های مسلمانان به بار خواهد نشست.

مباهله، شکوهِ اسلام است که خدا آن را کامل‌ترین دین برای بشر، پسندیده است.

روز مباهله، روز عزت و افتخار شیعه مبارک باد!

روز مباهله، روز جهانی اهل بیت مبارک!

روز مباهله، روزی که اسلام ناب با تمام حقیقتش، روبه‌روی هرگونه کفر و شرک ایستاد و یقین قلب‌های آل کسا، میدان‌دار عرصه مباهله گشت،

مبارک باد روز عظیم مباهله؛ روزی که به یُمن ایمان نابِ رسول خدا و اهل بیتش علیه‌السلام مسلمین مفتخر شدند و شرک به زانو درآمد!

تاریخ هنوز شکوه روز مباهله را بر صفحه دلش تازه می‌بیند؛ زیرا امروز هم اسلام، ایستاده است برای محکِ حقیقت، برای آنکه چهره درخشان و منطق بی‌مانندش، حریفان پرخدعه و جاهلان لجوج را از عرصه خارج کند و نسیم جان‌بخش ایمان را در هوایِ دم‌کرده فرقه‌های منحرف، بپراکند.

 

 روز مباهله و روز حقانیت اسلام و پیامبر بر تمامی شیعیان مبارک

سه شنبه 7 آبان 1392برچسب:, :: 8:37 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 عید غدیر خم

عید غدیر، ارزشمندترین و والاترین عید اسلامى‏است. هیچ روزى در طول سال، فرخنده ‏تر و مبارك‏ تر از این روز مقدس نزد شیعیان اهل‏ بیت نیست. امام صادق (ع): روزعید غدیر خم در میان سه عید فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگى ماه در میان ‏ستارگان است. چه تعبیر ظریفى امام دارد كه عید غدیر را تشبیه به ماه كرده است و دیگر اعیاد را به ستاره؛ زیرا در این روز بزرگ بود كه خداوند اعلام كرد: امروز دین را بر شما تكمیل كردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم . نعمت ‏بزرگ اسلام كه از هر نعمتى ارزنده ‏تر و گرانبهاتر است، كامل نمى‏شود و محقق نمى‏گردد جز با ولایت على(ع).

    امام صادق علیه السلام اعمال این روز مهم را در چهار مورد خلاصه مى‏كند:

1-    روزه :

در برخى روایات وارد شده كه روزه این روز برابر است‏ با صد بار حج ‏و صد بار عمره. و در روایت دیگرى، كفاره شصت ‏سال گناه است.

2-    قیام:

قیام علیه باطل و جهاد در راه خدا، نیز یك عبادت بزرگ است ‏بلكه ‏از اهم فرائض و واجبات است.

3-   طعام دادن:

مهمانى كردن و اطعام نمودن برادران با ایمان از ویژگى‏هاى‏ تمام اعیاد به ویژه این عید بزرگ است كه بر آن تأكید شده است. و قطعاً خرسند نمودن مؤمنین، از برترین عباداتى است كه رضایت پروردگار را به دنبال دارد.

4-    صله رحم:

احسان و نیكى به برادران مؤمن و دید و بازدید و زیارت آنان‏ پیوسته از اعمال بسیار پسندیده و نیكو است ولى در این روز، تأكید بر آن شده‏ است.

فرا رسیدن این عید بزرگ اسلامى را به حضرت ولی عصر(عج) و عموم‏ مسلمانان و شیعیان و پیروان امامان، تبریك و تهنیت عرض نموده، از خداى بزرگ‏ خواهانیم ما را جزء شیعیان و ولایت ‏پذیران واقعى قرار دهد.

«نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد                                     ناشرِ حُکمِ ولایت به ولی می نازد
گر بنازد به علی، شیعه ندارد عجبی                          عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد»

*********************

«نازد به خودش خدا که حيدر دارد                                                   درياي فضائلي مطهر دارد
همتاي علي نخواهد آمد والله                                                       صد بار اگر کعبه ترک بردارد»

عيد غدير خم  مبارک باد.

عاشقان عیدتان مبارک 

یک شنبه 1 آبان 1392برچسب:, :: 8:19 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
سه شنبه 16 مهر 1392برچسب:, :: 10:38 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 دلت را خانه ما کن...

 
 

دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من

به ما درد دل افشا کن، مداوا کردنش با من

اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را

بیا یک لحظه با ما باش،که پیدا کردنش با من

بیفشان قطره اشکی، که من هستم خریدارش

بیاور قطره ای اخلاص،که دریا کردنش با من

به من گو حاجت خود را، اجابت می کنم آنی

طلب کن آنچه می خواهی، مهیا کردنش با من

بیا قبل از وقوع مرگ، روشن کن حسابت را

بیاور نیک و بد راجمع،که منها کردنش با من

به قرآن، آیه رحمت فراوان است، ای انسان

بخوان این آیه را، که تفسیر کردنش با من

اگر عمری گنه کردی، مشو نومید ز رحمت

تو نام توبه را بنویس، که امضا کردنش با من

 
پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, :: 9:3 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 مناجات

خداوندا... !


به دلهای شکسته

به تنهایان در غربت نشسته

به آن عشقی که از نام تو خیزد

بدان خونی که در راه تو ریزد

به مسکینان از هستی رمیده

به غمگینان خواب از سر پریده

به مردانی که در سختی خموشند

برای زندگی جان می فروشند

همه کاشانه شان خالی از قوت است

سخنهاشان نگاهی در سکوت است

به طفلانی که نان آور ندارند

سر حسرت ببالین میگذارند

به آن « درمانده زن » کز فقر جانکاه

نهد فرزند خود را بر سر راه

به آن کودک که ناکام است کامش

ز پا میافکند بوی طعامش

به آن جمعی که از سرما بجانند

ز « آه » جمع، « گرمی » میستانند

به آن بیکس که با جان در نبرد است

غذایش اشک گرم و آه سرد است

به آن بی مادر از ضعف خفته 

سخن از مهر مادر ناشنفته

به آن دختر که نادیدی گناهش

عبادت خفته در شرم نگاهش

به آن چشمی که از غم گریه خیز است

به بیماری که با جان در ستیز است

به دامانی که از هر عیب پاک است

به هر کس از گناهان شرمناک است 

دلم را از گناهان ایمنی بخش

به نور معرفت ها روشنی بخش . . .

 

پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, :: 8:57 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

فرم درخواست همکاری[NP1] 

[NP2] از  کسانی که علاقه مند به مدیریت و یا فعالیت در زمینه های دینی و اجتماعی می باشند

به صورت تمام وقت و نیمه وقت دعوت به همکاری می شود.

نام و نام خانوادگی:  ................................................................................   نام پدر: ...................

 تاریخ تولد …………........................:

محل تولد: .............................شماره  شناسنامه: ....................................................

کد ملی…………………………............................:

آخرین مقطع تحصیلی: .......................

رشته تحصیلی …………...........................................:

شماره تلفن ثابت.............................  : 

شماره تلفن همراه........................... : 

 پست الکترونیکی...............................: 

نشانی محل سکونت.........................................................:

توانایی ها و مهارت های خویش را نام ببرید......................................................................................:

مهم ترین فعالیت های خویش را بنویسید:...............................................................................................................

دوره های گذرانده شده را بنویسید.............................................................................................. :

میزان آشنایی با رایانه را با توضیح بنویسید:.................................................................................:

تخصص یا مهارت های قرآنی خود را بنویسید:.....................................................................................

از علاقه مندان تقاضا می شود این فرم را پس از تکمیل به آدرس www.mehr.kanoon110@yahoo.comارسال نمایند.

×× اطلاعات ناقص بررسی نخواهد شد.

در این زمینه اگر سؤالی داشتید با شماره تلفن 5827136-0312 تماس حاصل فرمایید.        

…… در صورت نیاز با شما تماس گرفته خواهد شد.                                                              با تشکر مدیریت مؤسسه 

 


 [NP1]

 [NP2]

دو شنبه 25 شهريور 1398برچسب:, :: 9:19 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

 

*بگو در آستان حضرت معبود ، در این ماه ذِلقعده که یا رب بنده ای در محضرت آمد اگر

 چه گشته او در امتحان صبر و طاعت رد ، الا ای خالق سرمد ، تو را سوگند بر احمد اگر

 چه او گنهکار است ،  امّا از محبین علی و همسرش زهراست(س) در عالم ، قسم بر

 شاهِ مردان مظهر ایمان ، قسم بر کوثر قرآن ، قسم بر فجر ، بر فرقان ، قسم بر نور و

 الرّحمن ، وَ معنای لطیف ناب و زیبا و دل انگیزِ دو لفظ  لؤلؤ و مرجان به حقّ چهارده

 نوری  که از سوی خدا آمد برای لطف و جود و رحمت و غفران بین در مانده ام ، دستم

 بگیر ای مهربان تا آن زمانی که ببینم جلوه های نور عشق حیدری و فاطمی(س) در

 صفحه ی رخساره ام از لطف پیدا شد...

 

عید وصل دو لاله ی زیبا شد....

 

نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ گاه مانند آن

 در تاریخ تکرار نشد. علی علیه السلام ، پیشوای پارسایان با فاطمه علیهاالسلام ، برترین بانوی

 جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت. برکت این

 ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛ هم چنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه ماندگار

گردید. اول ذیحجه، روزی مبارک برای همه نوگامانی است که دل به زندگی فاطمی علیهاالسلام

 

 داده اند تا شادی خود را با خاطره همیشه روشن آن روز مبارک، پیوند زنند.

 

یک شنبه 14 مهر 1392برچسب:, :: 15:12 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

شهادت امام محمد تقی (ع) برتمامی شیعیان جهان تسلیت.

 

 

در ميان  حجره  يا رب  کيست  غوغا  مي کند

 
شکوه   زير  لب   ز بي   رحمي   دنيا   مي کند 


همسرش  از فرط  شادي  و  شعف کف  مي زند

 

 
زين عمل خود را به عالم خوار و رسوا مي کند

 

خورشید سپهر عدل و داد است جواد 

میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد
سر لوحه ی دفتر  رشاد است   جواد

 
در جود و سخا کسی به پایش نرسد 


چون مظهر جود حق جواد است، جواد

میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد
ابوهاشم جعفری می گوید: در مسجد مسیب به امامت امام جواد(ع) نماز خواندیم. در آن مسجد

 درخت سدری بود که خشک و بی برگ بود. حضرت آب طلبید و زیر درخت وضو گرفت. آن

درخت در همان سال زنده شد و برگ و میوه داد.
_*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_Globos velas globos

عبدالله ابن زرین می گوید: من در شهر مدینه زندگی می کردم. امام جواد(ع) هر روز کارشان

بود که هنگام ظهر به مسجد می آمد؛ به سمت قبر رسول خدا(ص) می رفت. به آن حضرت

 سلام می داد. آن وقت به سمت خانه فاطمه(س) می رفت. نعلینش را در می آورد و به نماز

 می ایستاد...

 تصاویرشباهنگ Shabahang

 

 

 

یک شنبه 13 مهر 1392برچسب:, :: 8:34 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 فقط سه روز دیگر تا پایان ثبت نام شکوفه های

قرآنی مهر باقی است.

 

آموزش حلقه های آموزشی با تکنیک های جدید برای کودکان 4تا 6سال

فقط سه روز در هفته

شهریه به صورت نقد و اقساط

آدرس:دولت آباد، خ مطهری، ک لادن، بن بست لاله.        تلفن: 5827136

 

 

شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, :: 10:5 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 تزیین سالاد الویه

تزئین سالاد الویه به شکل درخت کریسمس - آکا

مواد لازم:

مواد لازم:

*سالاد الویه

*فلفل دلمه سبز  ۲ عدد کوچک برای تزئین

*تربچه یا گوجه گیلاسی برای تزئین

*ذرت و نخود فرنگی پخته برای تزئین

طرز تهیه:

 

مخلوط سیب زمینی را در یک دیس مستطیلی به شکل درخت کاج فرم دهید.

تزئین سالاد الویه به شکل درخت کریسمس - آکا

فلفل دلمه ها را نواری شکل برش داده و روی سالاد را با آن بپوشانید.

تزئین سالاد الویه به شکل درخت کریسمس - آکا

با گوجه گیلاسی یا تربچه، ذرت، نخود فرنگی روی درخت سالادی را تزئین کنید.

سالاد را تا زمان سرو در یخچال نگهداری کنید.

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچك » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net كلیك كنید

مواد اولیه :

  • طرزتهیه لازانیا
  • لازانيا 600 گرم
  • سوسيس يا كالباس 300 گرم
  • سس سفيد 200 گرم
  • پنير پيتزا رنده شده 200 گرم
  • قارچ تفت داده شده 80 گرم
  • كره 100 گرم
  • خامه 100 گرم
  • رب گوجه‌فرنگي دو قاشق سوپخوري
  • پيازداغ سه قاشق سوپخوري
  • آب گوشت نصف ليوان
  • نمك و فلفل به ميزان لازم

طرز تهیه: 

سوسيس يا كالباس را به همراه قارچ ريز خرد كرده و با پيازداغ سرخ مي‌كنيم، رب گوجه‌فرنگي را با كمي آب گوشت چند دقيقه مي‌پزيم سپس فلفل، نمك و مقداري از سس را داخل مواد اضافه مي‌كنيم، مي‌گذاريم تا مدتي بجوشد. لازانيا را همانند ماكاروني داخل آب مي‌جوشانيم ولي بايد مراقب باشيد زياد له نشود آن‌گاه داخل آبكش مي‌ريزيم و با مقداري آب سرد آبكشي مي‌كنيم. يك پارچه تميز را پهن مي‌كنيم و خميرهاي لازانيا را از هم جدا كرده، روي پارچه قرار مي‌دهيم تا به هم نچسبند. ظرف نسوزي را آماده و داخل آن را چرب مي‌كنيم و مايه لازانيا را درون آن مي‌چينيم از آب گوشت روي آن ريخته و مقداري پنير پيتزا را نيز به آن مي‌افزاييم. همه مواد را لايه‌لايه با پنير پر مي‌كنيم، خامه را با سس سفيد مخلوط كرده، روي مواد به همراه كره ريخته، داخل فر با دماي 400 درجه فارنهايت، 200 درجه‌ سانتي‌گراد به مدت 30 دقيقه قرار مي‌دهيم تا روي آن سرخ شود. در آخر قالب را برگردانده و برش مي‌زنيم. لازانيا آماده سرو است.

 

 

 

سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:, :: 9:2 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 شهادت امام جعفر صادق (ع) بنیانگذار مذهب جعفری بر عموم شیعیان تسلیت باد.

حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ عليه‌ السلام‌ رئيس‌ مذهب‌ جعفرى‌ ( شيعه‌ ) در روز 17ربيع‌ الاول‌ سال‌ 83 هجرى‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود . 
پدرش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) و مادرش‌ "ام‌ فروه‌" دختر قاسم‌ بن‌ محمد بن‌ ابى‌ بكر مى‌باشد. 
كنيه‌ آن‌ حضرت‌ : "ابو عبدالله‌" و لقبش‌ "صادق‌" است‌ . حضرت‌ صادق‌ تا سن‌ 12 سالگى‌ معاصر جد گراميش‌ حضرت‌ سجاد بود و مسلما تربيت اوليه‌ او تحت‌ نظر آن‌ بزرگوار صورت‌ گرفته‌ و امام‌ ( ع‌ ) از خرمن‌ دانش‌ جدش‌ خوشه‌چينى‌ كرده‌ است‌ . 
پس‌ از رحلت‌ امام‌ چهارم‌ مدت‌ 19 سال‌ نيز در خدمت‌ پدر بزرگوارش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) زندگى‌ كرد و با اين‌ ترتيب‌ 31 سال‌ از دوران‌ عمر خود را در خدمت‌ جد و پدر بزرگوار خود كه‌ هر يك‌ از آنان‌ در زمان‌ خويش‌ حجت‌ خدا بودند ، و از مبدأ فيض‌ كسب‌ نور مى‌نمودند گذرانيد . 
بنابراين‌ صرف‌ نظر از جنبه‌ الهى‌ و افاضات‌ رحمانى‌ كه‌ هر امامى‌ آن‌ را دار مى‌باشد ، بهره‌مندى‌ از محضر پدر و جد بزرگوارش‌ موجب‌ شد كه‌ آن‌ حضرت‌ با استعداد ذاتى‌ و شم‌ علمى‌ و ذكاوت‌ بسيار ، به‌ حد كمال‌ علم‌ و ادب‌ رسيد و در عصر خود بزرگترين‌ قهرمان‌ علم‌ و دانش‌ گرديد . 
پس‌ از درگذشت‌ پدر بزرگوارش‌ 34 سال‌ نيز دوره‌ امامت‌ او بود كه‌ در اين‌ مدت‌ "مكتب‌ جعفرى‌" را پايه‌ريزى‌ فرمود و موجب‌ بازسازى‌ و زنده‌ نگهداشتن‌ شريعت‌ محمدى‌ ( ص‌ ) گرديد . 
زندگى‌ پر بار امام‌ جعفر صادق‌ ( ع‌ ) مصادف‌ بود با خلافت‌ پنج‌ نفر از بنى‌ اميه‌ ( هشام‌ بن‌ عبدالملك‌ - وليد بن‌ يزيد - يزيد بن‌ وليد - ابراهيم‌ بن‌ وليد - مروان‌ حمار ) كه‌ هر يك‌ به‌ نحوى‌ موجب‌ تألم‌ و تأثر و كدورت‌ روح‌ بلند امام‌ معصوم‌ ( ع‌ ) را فراهم‌ مى‌كرده‌اند ، و دو نفر از خلفاى‌ عباسى‌ ( سفاح‌ و منصور ) نيز در زمان‌ امام‌ ( ع‌ ) مسند خلافت‌ را تصاحب‌ كردند و نشان‌ دادند كه‌ در بيداد و ستم‌ بر امويان‌ پيشى‌ گرفته‌اند ، چنانكه‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) در 10 سال‌ آخر عمر شريفش‌ در ناامنى‌ و ناراحتى‌ بيشترى‌ بسر مى‌برد .

خلق‌ و خوى‌ حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ )
 

حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) مانند پدران‌ بزرگوار خود در كليه‌ صفات‌ نيكو و سجاياى‌ اخلاقى‌ سرآمد روزگار بود . حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) داراى‌ قلبى‌ روشن‌ به‌ نور الهى‌ و در احسان‌ و انفاق‌ به‌ نيازمندان‌ مانند اجداد خود بود . داراى‌ حكمت‌ و علم‌ وسيع‌ و نفوذ كلام‌ و قدرت‌ بيان‌ بود . 

با كمال‌ تواضع‌ و در عين‌ حال‌ با نهايت‌ مناعت‌ طبع‌ كارهاى‌ خود را شخصا انجام‌ مى‌داد ، و در برابر آفتاب‌ سوزان‌ حجاز بيل‌ به‌ دست‌ گرفته‌ ، در مزرعه‌ خود كشاورزى‌ مى‌كرد و مى‌فرمود : اگر در اين‌ حال‌ پروردگار خود را ملاقات‌ كنم‌ خوشوقت‌ خواهم‌ بود ، زيرا به‌ كد يمين‌ و عرق‌ جبين‌ آذوقه‌ و معيشت‌ خود و خانواده‌ام‌ را تأمين‌ مى‌نمايم‌ . 

ابن‌ خلكان‌ مى‌نويسد : امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) يكى‌ از ائمه‌ دوازده‌گانه‌ مذهب‌ اماميه‌ و از سادات‌ اهل‌ بيت‌ رسالت‌ است‌ . از اين‌ جهت‌ به‌ وى‌ صادق‌ مى‌گفتند كه‌ هر چه‌ مى‌گفت‌ راست‌ و درست‌ بود و فضيلت‌ او مشهورتر از آن‌ است‌ كه‌ گفته‌ شود . مالك‌ مى‌گويد : با حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) سفرى‌ به‌ حج‌ رفتم‌ ، چون‌ شترش‌ به‌ محل‌ احرام‌ رسيد ، امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) حالش‌ تغيير كرد ، نزديك‌ بود از مركب‌ بيفتد و هر چه‌ مى‌خواست‌ لبيك‌ بگويد ، صدا در گلويش‌ گير مى‌كرد . به‌ او گفتم‌ : اى‌ پسر پيغمبر ، ناچار بايد بگويى‌ لبيك‌ ، در جوابم‌ فرمود : چگونه‌ جسارت‌ كنم‌ و بگويم‌ لبيك‌ ، مى‌ترسم‌ خداوند در جوابم‌ بگويد : لا لبيك‌ ولا سعديك‌ .

 

 

شنبه 9 شهريور 1392برچسب:, :: 11:39 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 موانع زندگی زناشویی و راه حل های قرآنی

ازدواج از نیازهای بنیادین بشر است که تکامل و رشد مادی و معنوی انسان را به همراه دارد. «آرامش و نشاط» و «محبت و رحمت» انسان در سایه ازدواج به کمال خود می رسد. انسان اگر هر آنچه را می خواهد در اختیار داشته باشد اما آرامش نداشته باشد زندگی برای او رنج آور خواهد بود. زندگی قرین با آرامش اهمیت بسیاری دارد تا جایی که خدا وقتی می خواهد یکی از مهمترین نشانه های خود را بیان کند به ازدواج اشاره می کند و می فرماید: « وَ مِن ءَایتِهِ اَن خَلَقَ لَکم مِن اَنفُسِکم اَزواجاً لِتَسکُنُوا الَیهَا و جَعَلَ بَینَکم مودهً و رحمهً اِنَّ فیِ ذَلِکَ لَاَیَتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرون» و از نشانه های او اینکه از[نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان ها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، در این [نعمت] برای مردمی که می اندیشند قطعاً نشانه هایی است.

تمایل به ازدواج نیاز فطری است

دقت در جامعه های گذشته و گوناگون حکایت از این دارد که انسان در همه عصرها به ازدواج تمایل داشته و آرامش روح و جسم خویش را در آن جستجو می نموده است و بر همین اساس آداب و رسومی متناسب با فرهنگ خود برای آن وضع کرده که نشان از تقدیس مراسم ازدواج نزد انسان های نخستین تا انسان مدرن امروز دارد.
ازدواج تا آنجا اهمیت دارد که خدا پس از خلقت حضرت آدم و حوا آن را به ازدواج هم در می آورد ودر قرآن نیز وقتی سخن از نخستین خانواده است سکونت در بهشت را برای حضرت آدم به همراه حضرت حوا فراهم می کند و می فرماید: « وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ » وگفتم: «ای آدم، خود و همسرت در این باغ سکونت گیر» 
کشش بین زن و مرد ریشه الهی دارد و بر همین اساس در میان دین مبین اسلام سفارش و تاکید به ازواج و نهی از انزوا و رهبانیت شده است و از ویژگی های پیامبران محبت ورزی نسبت به همسرانشان است. 
البته برای این مهم ملاک و معیار وجود دارد که با رعایت آن زندگی مشترک صفا و صمیمیت می یابد. در عصر ما مراکز مشاوره قبل از ازدواج می کوشد تا این ملاک ها را به کسانی که قصد ازدواج دارند بیاموزد. چه نیکوست که انسان عاقل از این مراکز بهره مند شود و با آگاهی کامل دست به انتخاب همسر بزند.

امکان بروز اختلاف در خانواده

در مرحله بعد که ازدواج صورت پذیرفت بدیهی است که امکان بروز اختلاف وجود دارد چون زن و مرد هر دو انسان هستند بادیدگاه ها و سلیقه های ویژه خود و هرگاه هر دو بخواهند نظرشان را اجرا کنند اصطکاک به وجود خواهد آمد.این اختلاف نظر و سلیقه بین زن و شوهر یک پدیده طبیعی است و هنر یک زوج از زمانی به نمایش در می آید که اختلاف بین آنها به وجود آید. اینجاست که باید بکوشند بدون اینکه آسیبی به پیکره خانواده وارد شود اختلاف را رفع نمایند.
اگر همسران توجه به سرمایه عظیم مودت و رحمت، که خدا بین آنان قرار داده و نخستین هدیه الهی برای یک زوج است، داشته باشند به سادگی آن را از بین نمی برد و پیوسته برای حفظ آن تلاش می کنند و تا می توانند با رفتار و گفتار صحیح این پیوند عاطفی را تقویت می کنند.
این قبیل اختلاف ها گاهی به سبب عدم شناخت صحیح از زندگی و عدم تجربه است. اگر یک زوج از مهارت های زندگی مطلع باشند به سادگی می توانند مشکلاتشان را بر طرف کنند و زندگی لذت بخشی داشته باشند اما اگر این مهارت را نداشتند از کاه، کوه می سازند و مشکلات ساده را تبدیل به بحران می کنند و از کلاف سردرگمی که خودساخته اند سرگردان وپریشان می شوند.

راه حل های قرآنی برای رفع اختلاف

در قرآن برای رفع اختلاف بین زن و شوهر راه حل هایی ارائه شده است.که به ذکربرخی از موارد آن بسنده می کنیم. ریشه اختلاف بین همسران گاهی به نوع دیدگاه و مختصات فرهنگی هر کدام از آنان بر می گردد و گاهی نیز علت آن سهل انگاری در وظایف زناشویی است. البته انتظارات بیش از حد از طرف مقابل نیز گاهی مشکل می-آفریند. در مواردی که نوع بینش و تفاوت فرهنگ موجب بروز اختلاف شده مناسب ترین راه حل این است که همسران مختصات فکری و رفتاری همدیگر را در نظر بگیرند و انتظارات خود را با آن تطبیق دهند و آنگاه که اختلاف در اثر سهل انگاری در وظایف زناشویی است بهترین گزینه پس از یک تذکر غیر مستقیم گذشت می باشد. قرآن راه حل نخستین را صلح می داند به این معنا که همسران به گونه ای رفتار کنند تابین آنان آشتی برقرار شود. قطعاً کسی که درخانواده خویش بستر سازش را فراهم می کند علاوه بر اینکه آرامش را به خانواده خود برگردانده و اثر لذت بخشش را می چشد نزد پروردگار نیز جایگاه برتری می یابد.
هنگام بروز اختلاف ، همسران در مرحله نخست می بایست بکوشند خودشان اختلاف را بر طرف کنند و با گذشت آن را حل نمایند. آیه زیر شاره به این راه حل دارد. 
«و اِنِ امَراَهٌ خَافَت مِن بَعلِهَا نُشُوزاً اَو اعراضاً فلاجُنَاحَ عَلَیهِمآ اَن یُصلِحا بَینَهُما صُلحاً و الصُّلحُ خَیرٌ و اُحضِرَتِ الانفُسُ الشُحَّ و اُن تُحسِنوا و تَتَّقُوا فانَّ اللهَ کانَ بِمَا تَعلمونَ خبیرا» و اگر زنی از شوهر خویش بیم ناسازگاری یارویگردانی داشته باشد، بر آن دو گناهی نیست که از راه صلح با یکدیگر به آشتی گرایند، که سازش بهتر است [ولی] بخل [و بی گذست بودن]، در نفوس، حضور [و غلبه]دارد؛ و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه نمایید، قطعاً خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است.
تاکید آیه بر روی صلح است تا جایی که سه مرتبه از آن بهره می-گیرد و نهایتاً می گوید «الصلحُ خیرٌ» یعنی صلح بهتر است.
اما اگر این کار از توان آنها خارج بود و نتوانستند بدون مداخله دیگران به سیر زندگی طبیعی ادامه دهند می بایست از مشاور کمک بگیرند. در قرآن و سخنان معصومین به نقش مشاور تاکید شده است.
در عصرکنونی مراکز مشاوره ازدواج این نقش را به عهده دارندو پسندیده است همسرانی که اختلاف در خانواده شان شدت گرفته از این مراکزه بهره بگیرند و با این اقدام عاقلانه اجازه ندهند اختلاف تبدیل به بحران شود و بنیان خانواده از بین برود.
انسان به کمک مشاور می تواند راه حل های مناسب را بیابد چون با مشورت از گنجینه عقل و دانایی دیگران بهره می گیرد. خانواده هایی که برای رفع مشکلات شان به بن بست رسیده اند و حاضر نیستند از مشاور کمک بگیرند درهای نجات را بر روری خود می بندند و باید بدانند هیچ کس از مشورت پشیمان نمی شود.
یک خانواده اگر پس از بهره گیری از مشاور نتوانست به مسیر متعادل خود برگردد، می بایست به حاکم مراجعه کند.در این مرحله حاکم تلاش می کند بدون اینکه خدشه ای به بنیان خانواده برسد مشکلات زوجین رابرطرف کند.او تشخیص میدهد کدام یک از طرفین به وظایفش پایبند نیست ؛سپس فرد خطاکار را ملزم به پذیرش تکالیفش می نماید.در اینجا حاکم بر خلاف مشاور قدرت اجرایی دارد ومی تواند با خطاکار برخورد قانونی کند. 
در عصر کنونی این وظیفه به دادگاه های حل اختلاف محول شده . امااز آنجا که زمان نزول قرآن جامعه عرب نسبت به جوانع کنونی گسترش کمتری داشت و نوع اختلافات مردم به دست بزرگ قوم یا قبیله برطرف می شود، قرآن پیشنهاد می کند فردی از وابستگان زن وفرد دیگری از بستگان شوهر مشکلات خانواده را بررسی کنند و بکوشند تا زندگی زناشویی آنان به حالت تعادل برگردد.وآیه زیر اشاره به مشاور خانواده دارد.
"و اِن خِفتُم شِقاقَ بَینهما فَابعَثواحَکماً مِن اَهلِه و حَکما مِن اَهلِها اِن یُریدا اِصلحاً بُوَفق اللهُ بَینَهما اِنَّ اللهَ کانَ علیماً خبیراً." "واگر از جدایی میان آن دو [:زن وشوهر] بیم دارید پس داوری از خانواده آن [شوهر] و داروی از خانواده آن [زن] تعیین کنید. اگر سر سازگاری دارند، خدا میان آن دو سازگاری خواهد داد. آری خدا دانای آگاه است."

طلاق آخرین راه حل نه نخستین گزینه

راه حل پایانی طلاق است . زندگی که در آن آرامش نباشد با فلسفه تشکیل آن تضاد دارد و اگر تلاش همسران برای رفع بحران به نتیجه نرسید. طلاق آخرین گزینه است.
در این مورد نیز در قرآن سلسه مراتب رعایت شده است تا اگر باز هم امکان سازش بود به جدایی منجر نگردد. بسیاری از موارد طلاق بر اساس تصمیمات شتابزده می باشد به همین جهت سفارش شده که زن مطلقه تا پایان عده در منزل مشترک بین او و همسرش زندگی کند تا اگر تصمیم بر اساس احساسات صورت پذیرفته پس از کنار رفتن احساسات هیجانی و حضور عقل از تصمیم خود برگردند و سعی در رفع مشکل از طریق دیگری بنمایند.
نگاه به طلاق در جامعه های مختلف متفاوت است و دارای سابقه ای بسیار آشفته و پریشان است واقعه طلاق مانند هر پدیده اجتماعی دیگر اگر جایگاه مناسب خود را نیابد تعادل اجتماع را بر هم می-زند و بستر انحراف را فراهم می کند.
در جامعه عرب پیش از اسلام جدایی بین همسران مطرح بود ونیاز نبود اسلام آن را تاسیس کند بلکه کوشید اشتباهات آن سنت دیرینه را بکاهد و آن را اصلاح کند. 
طلاق در فرهنگ اسلام به عنوان یک راه حل برای مشکلات زناشویی پذیرفته شده البته تنها راه حل و نخستین راه حل نیست بلکه گزینه آخر است و شرایط خاص خود را دارد. در روزگار ما آمار و ارقام طلاق متاسفانه حکایت از این دارد که طلاق راه حل نخستین شده و زوج ها گاهی آنچنان عجولانه آن را بر می گزینند که کسی توان مقابله با آن را ندارد.
تاسف بارتر اینکه گاهی پس از طلاق عداوت و کینه ها بر افروخته می شود و زوجین تمام تلاش خود را می کنند تا به همسر سابقشان ضربه برسانند و گاهی ابایی هم ندارند، که ضربه مالی و یا آبرویی و یا حتی جانی باشد.
نکته دیگر اینکه برخی افراد از طرف دیگر افراط می کنند و می-پندارند با لباس سفید عروسی باید بروند و با کفن سفید برگردند. بسوزند و بسازند چون در جامعه نوع نگاه به زن مطلقه و یا مردی که زن طلاق داده جالب نیست.

طلاق از دیدگاه اسلام

طلاق گرچه حلال است اما از دیدگاه الهی بسیار ناپسند است و نزد خدا هیچ چیز بدتر از خانه ای نیست که با جدایی ویران می شود. اما اگر قرار باشد زندگی پرتنش و شکننده باشد و راهی برای رفع بحران غیر از جدایی وجود نداشته باشد طلاق بهترین گزینه است. پیامبر اسلام می فرماید: «از کسانی که دعای آنان پذیرفته نمی شود مردی است که همسرش او را اذیت می کند و در توان دارد حقوق او را بپردازد و از او جدا شود ولی این کار را انجام نمی دهد. » بدیهی است چنین فردی از راهی که خدا برای او قرار داده استفاده نمی کند و خودش را محروم می نماید.
آیه زیر به راه حل سوم اشاره دارد:
"وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ." 
"چون زنان را طلاق گفتید، و به پایان عدّه خویش رسیدند، پس بخوبى نگاهشان دارید یا بخوبى آزادشان کنید. و [لى‏] آنان را براى [آزار و] زیان رساندن [به ایشان‏] نگاه مدارید تا [به حقوقشان‏] تعدّى کنید. و هر کس چنین کند، قطعاً بر خود ستم نموده است. و آیات خدا را به ریشخند مگیرید، و نعمت خدا را بر خود و آنچه را که از کتاب و حکمت بر شما نازل کرده و به [وسیله‏] آن به شما اندرز مى‏دهد، به یاد آورید و از خدا پروا داشته باشید، و بدانید که خدا به هر چیزى داناست." 
مآخذ : 
1 ـ قرآن کریم، ترجمه از استاد محمد مهدی فولادوند.
2- حرعاملی، شیخ محمدبن حسن: وسائل الشیعه، بیروت، موسسه ال البیت، 11413هـ ،ج22.
3--طباطبایی، محمدحسین:المیزان، ترجمه سیدمحمدباقرموسوی، چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی .
4- عابدینی ،احمد: تفسیر قرآن، لوح فشرده صوتی.
5-هاشمی رفسنجانی، اکبر: تفسیر راهنما، چاپ اول، تهران،مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ، 1373، ج2.

پی نوشت : 

- سوره روم آیه 21، ترجمه از استاد محمد مهدی¬فولادوند.
- سوره بقره آیه 35.
- سوره نساء، آیه 128. 
- سوره نساء، آیه 35.
- شیخ محمدبن حسن حرعاملی: وسائل الشیعه، بیروت، موسسه ال البیت، 11413هـ ، ج 22، ص 11. 
- سوره بقره ،آیه 231،ترجمه از محمد مهدی فولادوند.

 

 

 
 
چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 12:26 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 وصيت نامه شهيد حاج محمد ابراهیم همت

تاريخ 19/10/59 شمسي ساعت 10:10 شب چند سطري وصيت نامه مي نويسم : هر شب ستاره اي را به زمين مي کشند و باز اين

آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان مي داني تو را بسياردوست دارم و مي داني که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به

شهيدان داشت.مادر، جهل حاکم بر يک جامعه انسانها را به تباهي مي کشد و حکومت هاي طاغوت مکمل هاي اين جهل اند و شايد

قرنها طول بکشد که انساني از سلاله پاکان زائيده شود و بتواند رهبري يک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را

در دست گيرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه

 امام حاضر بودم بميرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت

 داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد ؛ مادر جان من

متنفر بودم و هستم از انسانهاي سازش کار و بي تفاوت و متاسفانه جواناني که شناخت کافي از اسلام ندارند و نمي دانند براي چه

 زندگي مي کنند و چه هدفي دارند و اصلا چه مي گويند بسيارند. اي کاش به خود مي آمدند. از طرف من به جوانان بگوئيد چشم

شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد نظير انقلاب اسلامي ما در هيچ کجا پيدا نمي شود

نه شرقي - نه غربي؛ اسلامي که : اسلامي ... اي کاش ملتهاي تحت فشار مثلث زور و زر و تزوير به خود مي آمدند و آنها نيز پوزه

 استکبار را بر خاک مي ماليدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندين سال طول مي کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت

 را از مغز انسانها بيرون ببرد ولي روشنفکران ما به اين انقلاب بسيار لطمه زدند زيرا نه آن را مي شناختند و نه باريش زحمت و

رنجي متحمل شده اند از هر طرف به اين نو نهال آزاده ضربه زدند ولي خداوند، مقتدر است اگر هدايت نشدند مسلما مجازات خواهند

شد . پدر و مادر ؛ من زندگي را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علي وار

 شهيد شدن, حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم شهادت در قاموس اسلام كاري‌ترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور

،شرك و الحاد مي‌زند و خواهد زد. ببين ما به چه روزي افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشيده است ولي چاره اي نيست

اينها سد راه انقلاب اسلاميند ؛ پس سد راه اسلام بايد برداشته شودند تا راه تکامل طي شود مادر جان به خدا قسم اگر گريه کني و به خاطر

 من گريه کني اصلا از تو راضي نخواهم بود. زينب وار زندگي کن و مرا نيز به خدا بسپار ( اللهم ارزقني توفيق الشهادة في سبيلک) . 
و السلام؛ 

چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 8:52 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

8شهریور سالروز شهادت رجایی و با هنر 

هفته دولت بر دولت مردان غیور گرامی

دو شنبه 4 شهريور 1392برچسب:, :: 8:51 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 روز دختر گرامی

عزیزم امروز روز توست ، امیدورام از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری
و به تمام خواسته های زندگیت برسی
عرض تبریک به بهترین دختر دنیا
روز دختر مبارک

میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد

دختری نباش که به مردی نیاز داره
دختری باش که مردی به اون نیاز داره
و این دو باهم خیلی متفاوتند . . .
روزت مبارک

میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک بادمیلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک بادمیلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک بادمیلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک بادمیلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد

دختران فرشتگانی هستند از آسمان
برای پر کردن قلب ما با عشق بی پایان
این روز بر دختران دیروز و مادران امروز مبارک...

میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد

دو شنبه 12 شهريور 1392برچسب:, :: 3:10 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 گرامی باددهه کرامت

ولادت باسعادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهاو برادر گرامیشان و آغاز دهه مبارک و میمون کرامت بر همگان

مبارک باد.

دهه کرامت،دهه اول ماه ذی‌العقده است و آغازش با ولادت حضرت معصومه(علیهالسلام) و پایانش با ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا(علیه السلام) می‌باشد.این دهه یادآور بسیاری از مطالب عالی و مفاهیم بلند و سازنده و ارزشمند است. دهه کرامت یادآور لطیف‌ترین علائق و مهر و وفاهای کم‌نظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است.

مهر و وفایی که خواهر مهربان و دلداده را به هجرت وادار نموده و غربت و بیماری و مرگ در فصل جوانی را برای او آسان کرده است.

مهربانی که جز در مورد امام حسین و حضرت زینب (علیهما‌السلام) سابقه ندارد.

دهه کرامت تداعی کننده عزم و قاطعیت و اراده آهنین زنان بزرگ و بانوان و الامقام و گرانقدر جهان می‌باشد.

تمام مفاهیم سازنده‌ای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی می‌شوند چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و … است.

دهه کرامت یادآور تحول آفرینی بانوان آسمانی است و این که می‌توانند رهبری دل‌های صدها میلیون مسلمان را در طی اعصار عهده‌دار بشوند.

دهه کرامت یادآور زهرا و زینب (علیهما‌السلام) است.

تمام مفاهیم سازنده‌ای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی می‌شوند چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و … است.

دهه کرامت یادآور تمام خوبی‌هاست. و یادآور جمال انسانی است

دو شنبه 14 شهريور 1392برچسب:, :: 3:59 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, :: 9:5 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:, :: 9:11 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

(اخلاق و منش امام رضا (علیه السلام

 خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای امام رضا(علیه السلام ) به گونه‌ای بود که

حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در

نهایتادب تواضع و مهربانی رفتار می‌کرد و هیچ گاهخود را از مردم جدا

نمی‌نمود.یکی از یاران امام می‌گوید: "هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام)

در سخن برکسی جفا ورزد ونیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن

قطعکند. هرگز نیازمندی را که می‌توانستنیازش را برآورده سازد

رد نمی‌کرد در حضور دیگری پایش را دراز نمی‌فرمود. هرگز ندیدمبه کسی

ازخدمتکارانش بدگویی کند. خنده او قهقهه نبود بلکه تبسم می‌فرمود.

چون سفرهغذا به میان می‌آمد، همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر

سر سفره خویش می‌نشاند وآنان همراه با امام غذا می‌خوردند. شبها کم

می‌خوابید و بسیاری از شبها را به عبادتمی‌گذراند. بسیار روزه می‌گرفت

و روزه سه روز در ماه را ترک نمی‌کرد. کار خیر و انفاق پنهانبسیار داشت.

بیشتر در شبهای تاریک، مخفیانه به فقرا کمک می‌کرد. یکی دیگر از یاران

ایشان می‌گوید: "فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی

بود.لباس او درخانه درشت و خشن بود، اما هنگامی که در مجالس عمومی

شرکت می‌کرد،خود را می‌آراست(لباسهای خوب و متعارف می‌پوشید). شبی

امام میهمان داشت،در میان صحبت چراغایرادی پیدا کرد، میهمان امام دست

پیش آورد تا چراغ رادرست کند، اما امام نگذاشتو خود این کار را انجام داد

و فرمود: "ما گروهیهستیم که میهمانان خود را به کار نمی‌گیریم.

   اس ام اس تبریک عید فطر 1392

سه شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 3:59 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

زادروز

تاریخ تولدش به طور دقیق مشخص نیست، ولی کتاب «مستدرک سفینه» تاریخ تولد او را طبق اسناد به دست آمده، در روز ۱ ذیقعده سال ۱۷۳ در شهر مدینه نوشته‌است.[۷]

سفر به ایران

پس از آن که مامون خلیفه وقت، برادر فاطمه معصومه، علی بن موسی الرضا، را در سال ۲۰۰، از مدینه به مرو خواند، فاطمه معصومه همچون تعدادی از علویان، درسال ۲۰۱ هجری به ایران روی آورد. وقتی که به ساوه رسید، بیمار شد[۸]. در ساوه از همراهان خود پرسید که تا قُم چقدر فاصله‌است؟ گفتند که نزدیک است.گفت:مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که می‌فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است.

پسران سعد اشعری که از شیعیان برجسته بودند و نیز دیگر بزرگان شهر قم که از موضوع حرکت فاطمه معصومه به قم باخبر شده بودند، از وی استقبال باشکوهی به عمل آوردند[۹]. فاطمه معصومه به خانه موسی بن خزرج بن سعد اشعری وارد شد.

زیارت

زیارت آرامگاه فاطمه معصومه به شیعیان سفارش شده‌است. برای نمونه علی بن موسی الرضا در این خصوص گفته‌است:

کسی که مرقد مطهر حضرت معصومه را با دانایی و معرفت به حق او، زیارت کند، سزاوار بهشت می‌شود.

احادیثی در رابطه او

جعفر صادق گفته‌است:

ان للّه حرماً و هو مکه ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدینة ألا وان لامیرالمؤمنین علیه السلام حرماً و هو الکوفه الا و انَّ قم الکوفة الصغیرة ألا ان للجنة ثمانیه ابواب ثلاثه منها الی قم تقبض فیها امراة من ولدی اسمها فاطمه بنت موسی علیهاالسلام و تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة با جمعهم (معنی:خداوند حرمی دارد که مکه‌است پیامبر حرمی دارد و آن مدینه‌است و حضرت علی حرمی دارد و آن کوفه‌است و قم کوفه کوچک است که از ۸ درب بهشت سه درب آن به قم باز می‌شود - زنی از فرزندان من در قم از دنیا می‌رود که اسمش فاطمه دختر موسی است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت می‌شوند)[۱۴]

هرکس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در ری یا خواهرم را در قم زیارت کند که ثواب زیارت مرا در می‌یابد.[۱۵]

الّا انَّ حرمی و حرم ولدی بعدی قم(معنی:آگاه باشید که حرم من و حرم فرزندان بعد از من قم است)[۱۶]



ادامه مطلب ...
شنبه 14 شهريور 1392برچسب:, :: 3:14 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

روزه و سلامتی

خیلی ها به محض احساس کوچک ترین دردی در ناحیه معده، بدون مراجعه به پزشک و بدون انجام دادن هیچ آزمایشی تصور می کنند، دچار زخم معده شده اند و روزه داری مشکل شان را تشدید می کند! بعضی هم فکر می کنند؛ اگر روزه بگیرند حتماً به یکی از بیماری های گوارشی مانند زخم معده مبتلا خواهند شد

روزه داری موجب بروز زخم معده نمی شود.
روزه داری برای تمام افرادی که دچار بیماری های دستگاه گوارش هستند، نتیجه یکسانی ندارد؛ یعنی همان طور که ممکن است روزه گرفتن به گروهی از افراد توصیه نشود برای برخی دیگر می تواند مفید هم باشد.
درباره بیماری های فعال گوارشی مانند زخم های فعال اثنی عشر و معده که البته از سوی پزشک و با آزمایش های مورد نیاز باید تشخیص داده شده باشد، بهتر است بیمار براساس نظر پزشک معالج مدتی روزه نگیرد تا مرحله حاد بیماری طی شود.
زخم های اثنی عشر برخلاف زخم های معده با گرسنگی بدتر خواهد شد. به همین دلیل به بیمارانی که دچار زخم اثنی عشر هستند و پزشک این مساله را تائید کرده و هنوز هم بیماری شان فعال است و بهبود حاصل نشده، توصیه می کنیم روزه نگیرند.
بسیاری از افراد تصور می کنند در صورتی که زخم معده داشته باشند، روزه داری می تواند مشکل شان را تشدید کند. وی می گوید: درباره زخم معده چنین شرایطی وجود ندارد و حتی روزه داری شاید برای آنها بهتر هم باشد؛ چون زخم معده با مصرف مواد غذایی بدتر می شود، در حالی که زخم های اثنی عشر بهتر خواهد شد.
وی تاکید می کند: حتی درباره زخم معده که ناشتابودن برای فرد ضرر ندارد، بهتر است در زمانی که بیماری فعال است و بیمار مرحله حاد را طی می کند، روزه نگیرد تا چند روز بگذرد و درمان ها تکمیل شود.
ریفلاکس؛ مصرف آهسته و تدریجی مواد غذایی
ریفلاکس یکی از بیماری های شایع گوارشی است که تغذیه و چگونگی غذا خوردن تاثیر زیادی بر آن می گذارد. به همین دلیل با فرارسیدن ماه رمضان ، این بیماران هم باید نکات خاصی را در نظر داشته و آنها را رعایت کنند تا مشکلات شان به حداقل برسد.
در شرایط عادی به این بیماران توصیه می شود، حجم غذای مصرفی شان را کاهش دهند و تعداد وعده ها را بیشتر کنند. در ماه رمضان؛ اما چنین چیزی امکان پذیر نیست و تنظیم کردن آن دشوار خواهد بود؛ بویژه هنگام سحر که فرد از خواب بیدار می شود، مقدار به نسبت زیادی غذا می خورد و مایعات می نوشد و بعد هم بلافاصله می خوابد.
بنابراین کنترل کردن این شرایط کمی سخت خواهد بود، ولی دکتر جعفری به این بیماران چنین توصیه می کند: بهتر است بعد از خوردن وعده سحر نخوابید یا اگر می خواهید حتما بخوابید و استراحت کنید در حالت نیمه نشسته باشید. همچنین مایعات مورد نیاز خوب است در فاصله میان افطار تا سحر بنوشید، نه این که فقط هنگام سحر. در زمان افطار هم باید روزه تان را باز کنید و کمی از مواد غذایی بخورید؛ ولی یکی دو ساعت بعد از آن، غذای اصلی تان را مصرف کنند تا یکدفعه میزان زیادی آب و مایعات استفاده نشود.
سندرم روده تحریک پذیر؛ روزه داری به نفع شان است
برخی بیماران که براساس تشخیص پزشک معالج شان به سندرم روده تحریک پذیر مبتلا هستند، ممکن است نگران وضع خود باشند و ندانند روزه داری چه شرایطی برای آنها ایجاد خواهد کرد.
دکتر جعفری با بیان این که روزه داری برای این بیماران معمولا مفید است، خاطرنشان می کند: این گروه از افراد زمانی که غذا مصرف می کنند، شرایط بدتری خواهند داشت و به همین دلیل روزه داری برای این بیماران منعی ندارد؛ پس آنها می توانند براساس تشخیص پزشک روزه بگیرند.
البته این بیماری حتما باید از سوی پزشک معالج تشخیص داده شده باشد و این که خود فرد حدس بزند به این بیماری مبتلاست، صحیح و کافی نیست.
شرایط برای بیمارانی که به بیماری های التهابی روده دچار هستند، تفاوت دارد و به این افراد توصیه می شود در صورتی که بیماری شان هنوز فعال است و در حال درمان هستند، تا حد امکان روزه نگیرند.
کبد چرب، کاهش وزن؛ اما آهسته و بتدریج
این روزها بیماری کبد چرب هم خیلی شایع شده و افراد زیادی را درگیر کرده است که به گفته دکتر جعفری روزه داری برای این بیماران هم مفید خواهد بود. همیشه به این افراد توصیه می شود رژیم بگیرند و وزن شان را کاهش دهند و در نتیجه روزه داری برای آنها مشکل خاصی ایجاد نخواهد کرد.
این فوق تخصص بیماری های گوارش و کبد، بر اهمیت کاهش وزن به میزان منطقی و طبیعی تاکید می کند و می گوید: کاهش وزن این بیماران باید منطقی باشد. به طوری که نباید در طول یک ماه مقدار زیادی وزن کم کنند. به عنوان نمونه به این بیماران توصیه می شود در یک ماه به کمک ورزش و رژیم غذایی، وزن شان را 2 تا 3 کیلوگرم و البته بتدریج کاهش دهند. فراموش نکنیم کاهش وزن خیلی زیاد هم می تواند موجب بروز کبد چرب شود.
به اندازه کافی میوه بخورید
هنگام روزه داری که هم هوا گرم و هم روزها طولانی است، کم آبی و تشنگی یکی از مشکلات اساسی افراد به حساب می آید که باید به فکرش باشیم؛ البته این مساله فقط به تشنگی خلاصه نمی شود و از طرف دیگر، مصرف نکردن آب و مایعات در طول روز می تواند موجب تشدید یبوست هم بشود.
یبوست هنگام روزه داری بدتر می شود و به همین دلیل باید به فکر پیشگیری از بروز آن باشیم؛ بنابراین توصیه می شود در فاصله میان افطار تا سحر از مواد غذایی حاوی فیبر مانند میوه ها و سبزی ها و همچنین مایعات به مقدار کافی استفاده کنید. مصرف میوه های مختلف مانند زردآلو ، آلبالو و گلابی می تواند موثر باشد؛ ولی میوه هایی مانند موز و سیبی که پوست آن گرفته شده است، باعث یبوست می شود.
همچنین خوب است انجیر خشک، زردآلوی خشک شده، کشمش یا خرمای خشک را داخل آب بیندازید و بگذارید یکی دو روز داخل آب بماند. پس از آن، مصرف این ترکیب می تواند به بهبود یبوست کمک کند. با این حال، به دلیل این که ممکن است روده به مصرف این مواد عادت کند، توصیه می شود این ترکیبات هم به صورت مداوم استفاده نشود.
در طول ماه مبارک رمضان مصرف مقدار کافی آب و مایعات را فراموش نکنید و تا جایی که ممکن است از میوه ها و سبزی ها نیز استفاده کنید. همچنین توصیه می شود از مصرف مواد غذایی چرب و سنگین پرهیز کنید. استفاده از موادی مانند خرما که هم انرژی خوبی دارد و هم حاوی فیبر است، می تواند مفید باشد؛ ولی مصرف زولبیا و بامیه گرچه شیرین است و انرژی دارد، مفید نبوده و بهتر است، استفاده نشود.

 

چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:, :: 10:38 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

اگر خدا کفیل روزی است                                غصه برای چه؟

اگر رزق تقسیم شده است                             حرص چرا؟                                                              

اگر دنیا فریبنده است                                      اعتماد به آن چرا ؟                                                        

اگر بهشت حق است                                      تظاهر به ایمان چرا؟                                                   

اگر قبر حق است                                           ساختمانهای مجلل چرا؟                                                 

اگر جهنم حق است                                       اینهمه ناحق کردن چرا؟                                               

اگر حساب حق است                                    جمع مال حرام چرا؟                    

اگر قیامتی هست                                         خیانت به مال مردم چرا؟

اگر دشمن انسان شیطان است                      پیروی از او چرا؟        

چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:, :: 9:32 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

کانون آموزش قرآن و معارف اسلامی سید الشهداء (ع)

حضرت علی (ع) : ارزش شخصیت هر فردی به مقدار معلومات و معارف اوست.  منیة المرید/13

ای کودک مسلمان بشنو پیام قرآن

      فصل تابستان،

      فصل رویش استعدادها و خلاقیت های دینی و قرآنی،

     و فصل آموزش و فراگیری معارف ناب زندگی سازدینی و قرآنی.

کلاس های آموزش قرآن و معارف اسلامی 

   در چهار سطح دبستان، راهنمایی، متوسطه وبزرگسالان (در زمینه ی اخلاق، احکام، عقاید، تفسیرو ترجمه قرآن) برگزار می گردد.

کلاس های هنری

          شامل: خلاقیت ، سفره آرایی، شیرینی پزی، آشپزی،  شمع سازی، ربان دوزی، طراحی و چهره، چرم دوزی، خوشنویسی و  نقاشی و سرمه دوزی،گل کریستال،  خیاطی(تزئینات پارچه های کشی و پرده).

کلاس های آموزشی مدارس

          تقویتی دروس ، ریاضی، زبان، فیزیک، شیمی، عربی.

طرح شکوفه های قرآنی 

           حفظ قرآن، آداب اجتماعی، بازی های خلاق، نقاشی وسرگرمی.

 

 

      همه به پا خیزیم و در فضای معنوی و روح ساز، روح و جان خویش را با شنیدن طنین دل نشین کلام خدا و  معارف نورانی اسلام صیقل دهیم.

 

       مکان های ثبت نام:

 

           خیابان مطهری - جنب  خیابان امام رضا (ع)  -  خانه قرآن                                                                                                        ( تلفن  :  5822899  -  5827136 )

                                           

            چهار راه کشاورزی - مدرسه ی شهید فتاحی         ( تلفن  :  5850620 )        

         زمان ثبت نام:همه روزه ساعت 9 إلی 12  تا پایان خرداد

   ضمناً موفقیت در آزمون های پایان دوره همراه با جوایز ارزنده و برگزاری اردو های سیاحتی و زیارتی برای فراگیران می باشد.

 

  

 

چهار شنبه 22 خرداد 1392برچسب:, :: 8:54 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:, :: 8:25 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

فضیلت ماه شعبان از منظر احادیث و روایات

شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود.

 رسول خدا محمد مصطفی(ص) میفرماید: شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود.

  

*فضیلت ماه شعبان

شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَآله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود: شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد، بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید، امام زین العابدین علیهالسلام اصحاب خود را جمع مىکرد و مىفرمود، اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است.

حضرت رسول صلى الله علیه وآله مىفرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید، به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم که فرمود، شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان، براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند

سپس امام صادق علیه السلام چنین گفت: امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمود: از هنگامی که شنیدم منادی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در ماه شعبان ندا داد، روزه شعبان از من فوت نشد و تا زمانی که زنده هستم، به خواست خداوند از من فوت نخواهد شد.

بنا بر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم (ص) در یکی از سالها، به هنگام آغاز این ماه خطبهای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند.

در بحارالانوار قسمتهایی از این خطبه چنین آمده است: شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است، حاملان عرش آن را بزرگ میشمارند و حق آن را میشناسند، آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد میشود و در آن بهشت آذین بسته میشود و این ماه را شعبان نامیدهاند، زیرا در آن ارزاق مومنان تقسیم میشود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر میشود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره میدهد.

بنا بر آنچه در حدیثی دیگر که در وسایل الشیعه به آن اشاره شده، ماه شعبان، ماهی است که: «در هر پنجشنبه آن، آسمانها زینت بسته میشود و فرشتگان به دعا میپردازند که پروردگارا! آنکس را که در این ایام روزه بدارد، ببخشای، و دعایش را اجابت فرمای. پس هر کس که در روز اول شعبان دو رکعت نماز گزارد و در هر رکعت آن یکمرتبه سوره حمد و یکصد مرتبه سوره توحید را بخواند و بعد از نماز نیز یکصد مرتبه صلوات بفرستد، خداوند تمامی حاجتهای دینی و دنیایی او را اجابت میفرماید.

همچنین در حدیثی دیگر که در وسایلالشیعه، بحارالانوار و مصباح المتهجد اشاره شده در خصوص فضیلت ماه شعبان آمده است: «خداوند به ذات مقدس خود سوگند خورده است که هر کس را در این ماه به او پناه برده و از او درخواست کند، از رحمت خود محروم نکند

در فضیلت و اعمال ماه شعبان از امام جعفر صادق(ع) روایت است که چون ماه شعبان داخل مىشد، حضرت امام زین العابدین(ع) اصحاب خود را جمع مىکرد و مىفرمود: اى گروه اصحاب من! مىدانید این چه ماهى است، این ماه شعبان است و حضرت رسول (ص) مىفرمود: شعبان ماه من است، پس در این ماه روزه بدارید، براى محبت پیغمبر خود و براى تقرب به سوى پروردگار خود، به حق آن خدایى که جان على بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على(ع) شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین(ع) که هر که شعبان را  روزه دارد، براى محبت پیغمبر خدا و تقرب به سوى خدا، خدا او را دوست دارد و نزدیک گرداند او را به کرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند.

*اعمال ماه شعبان

اعمال مشترکه ماه شعبان آن چند امر است:

- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ

- هر روز هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مىشود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر که هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار کند.

- در این ماه تصدق کند، اگر چه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند، از حضرت صادق(ع) منقول است که از آن جناب سوال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود: چرا غافلید از روزه شعبان، راوى عرض کرد: یابن رَسول الله چه ثواب دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بدارد؟ فرمود: به خدا قسم! بهشت ثواب اوست، عرض کرد: یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: تصدق و استغفار، هر که در ماه شعبان تصدق کند، حق تعالى آن را تربیت کند، همچنانکه یکى از شما شتر بچهاش را تربیت مىکند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد، در حالتى که به قدر کوه احد شده باشد.

- در تمام این ماه هزار بار بگوید: لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که پاداش بسیار دارد، از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند.

- در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند، در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى هر حاجتی که دارد، برآورد، از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیز فضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت مىکنند، پس ملائکه عرض مىکنند: خداوندا! بیامرز روزهداران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان، در خبر نبوى است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد، حق تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجتهاى آخرت او را برآورد.

- در این ماه صلوات بسیار فرستد.

- در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن صلوات مَرْویه از حضرت امام زین العابدین (ع) را بخواند.

- صدقه دادن در این ماه، اگر چه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام میکند.

- از جمله اعمالی که در ماه شعبان به آن سفارش شده تمرین سکوت برای اندیشیدن درخویش است و آماده شدن برای بهره برداری بهتر از ماه رمضان.

- مناجات است و آن یکی از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام می دادند، مناجات با رب الارباب است، از جمله مناجاتها، مناجات معروف «شعبانیه» است که از امیرالمؤمنین و فرزندان او است که در ماه شعبان میخواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مأنوس میشوند، بلکه انتظار آن را میکشند و مشتاق آمدن ماه شعبان میشوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.

*رویدادهای ماه شعبان:

مهمترین رویدادهای این ماه عبارتند از:

- دوم شعبان؛ آمدن حکم وجوب روزه ماه رمضان درسال دوم هجری

- سوم شعبان؛ ولادت امام حسین(ع)

- چهارم شعبان؛ ولادت حضرت عباس(ع)

- پنجم شعبان؛ ولادت امام سجاد(ع)

- یازده شعبان؛ ولادت حضرت علی اکبر(ع)

- پانزده شعبان؛ ولادت امام زمان(عج)

 

·        

یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:, :: 8:50 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

عواقب سهل انگاری نماز
سرور زنان، فاطمه (س) از پدر بزرگوارش حضرت محمّد(ص) پرسیدند: برای مردان و زنانی که نسبت به نمازشان سستی و سهل انگاری کنند، چه کیفری است؟ ایشان فرمودند: ای فاطمه هر زن یا مردی که نسبت به نماز سستی ورزد، خداوند او را با پانزده بلا گرفتار می کند، شش تای آن در دنیا و سه تای آن در هنگام مرگ و سه تای آن درون قبر و سه تای آن در قیامت است، هنگامی که از قبرش بیرون می آید.
اما مواردی که در دنیا به آن ها مبتلا می شود: 1و2 خداوند برکت را از عمر و روزی اش بر می دارد.3- سیمای صالحان را ا ز چهره اش محو می کند. 4- عملی که انجام دهد، بر آن پاداش ندارد. 5- دعایش به سوی آسمان بالا نمی رود. (پذیرفته نمی شود) 6- بهره ای از دعای صالحان نخواهد داشت.
اما مواردی که به هنگام مرگ به وی می رسد: 1- خوار و ذلیل می میرد. 2- گرسنه می میرد. 3- تشنه می میرد، آن سان که اگر از رودخانه های دنیا به او آب داده شود هرگز تشنگی اش تمام نگشته، سیراب نمی شود.
اما مواردی که در قبرش به او می رسد: 1- خداوند بر او فرشته ای می گمارد که در قبر آشفته و بی قرارش می کند. 2- قبرش بر او تنگ می شود. 3- قبرش تاریک می شود.
اما مواردی که در روز قیامت به هنگام بیرون آمدن از قبر به آن دچار می شود: 1- خداوند فرشته ای بر او می گمارد که او را  بر زمین می کشد در حالی که مردمان بدو می نگرند. 2- حساب کشی سختی از او به عمل می آید. 3- خداوند با رحمت به او نمی نگرد و او را پاک و تزکیه نمی کند و نیز برایش عذابی دردناک خواهد بود.
مستدرک الوسایل/17/218و217
 
 
 
چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:13 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

 

موسیقی غریبی

حمید هنرجو
روی این گنبد طلا و قشنگ
خانه ای دارم از شکوفه و نور
خانه پاک و روشنی دارم
زیر باران دانه های بلور
زیر این گنبد طلایی هست
صحن مردی که ضامن آهوست
آه، گوش تمام مردم شهر
پر موسیقی غریبی اوست
دوست من! بگو که تا حالا
چند دفعه به مشهد آمده ای؟
اشکی از چشم خسته ریخته ای؟
بوسه ای بر ضریح او زده ای؟
تا بیایی دوباره می شنوی
عطر پاک گلاب، از هر سو
می چکد قطره اشکی از چشمت
باز با یاد ضامن آهو
در هوا بوی بال پیچیده
در زمین، عطر غنچه های دعا
شهر مشهد همیشه لبریز است
از صمیمیت امام رضا
روز و شب، کار من فقط این است:
حرف او، با پرنده ها گفتن
پر زدن در نگاه گنبد نور
زیر لب یا رضا رضا گفتن
بالهایم پر از نوازش اوست
چون شب و روز بر سر حرمم
راستی خوش به حال من، آری
بچه ها، من کبوتر حرمم ...

 

  میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد

 

ضامن آهو 

افسانه شعبان نژاد

کاش من یک بچه آهو می شدم
می دویدم روز و شب در دشتها
توی کوه و دشت و صحرا روز و شب
می دویدم تا که می دیدم تو را

کاش روزی می نشستی پیش من
می کشیدی دست خود را بر سرم
شاد می کردی مرا با خنده ات
دوست بودی با من و با خواهرم

چونکه روزی مادر م می گفت تو
دوست با یک بچه آهو بوده ای
خوش به حال بچه آهویی که تو
توی صحرا ضامن او بوده ای

پس بیا من بچه آهو می شوم
بچه آهویی که تنها مانده است
بچه آهویی که تنها و غریب
در میان دشت و صحرا مانده است

روز و شب در انتظارم پس بیا
دوست شو با من مرا هم ناز کن
بند غم را از دو پای کوچکم
با دو دست مهربانت باز کن

میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد

می دونی می خوام کجا برم

می دونی می خوام چیکار کنم

می خوام برای کفترا

یه خورده گندم ببرم

اونجا که گنبدش طلاست

با کفتراش پر بزنم

دوسش دارم اماممه

در خونشو در بزنم

بعضی شبا تو خونمون

بابام به مادرم می گه

می خوام برم امام رضا

به خدا دلم تنگ دیگه

بابام می گه امام رضا

مریضا رو شفا می ده

دوای درد مردمو

از طرف خدا می ده

می خوام برم به مشهد و

یه هفته اونجا بمونم

تو حرم امام رضا

نماز حاجت بخونم

بهش بگم امام رضا

مریضا رو شفا بده

دوای درد مردمو

از طرف خدا بده

آقاجون می خوام بیام به مشهدت

به طواف کفترای گنبدت

براشون یه کیسه گندم بیارم

خبر از دردای مردم بیارم

بهشون بگم برام دعا کنن

اونقدرتا که تو رو رضا کنن

میلاد حضرت معصومه (ع) و روز دختر مبارک باد

شعر قاسم صرافان برای امام رضا(ع)

چون ماهیان برکه‌ام، بی‌تاب ماهم یا رضا !
از عاشقانِ «عاشقی با یک نگاهم» یا رضا !

من خوب می‌دانم بدم اما دوباره آمدم
خاکیِ راه مشهدم پس سر به راهم یا رضا !

به به! چه می‌آید به هم ترکیب ما، آخر بر آن
صحن سفید مرمرت، خالی سیاهم یا رضا !

وقت نظر بر گنبد و گلدسته‌های عرشیت
افتاده با عمامه‌ها از سر کلاهم یا رضا !

تو شرط مستی هستی و هستم ز نیشابوریان
در صحن جمهوری اگر «مشروطه‌خواه»م یا رضا !

مشروطه و مشروعه را دادم به دست عاقلان
در مجلس مستان تو با پادشاهم یا رضا !

یادم نمی‌آید یکی از دردهای بی حدم
شکر خدا پهلوی تو من روبراهم یا رضا !

از ماه زیباتر تویی، از نوح آقا تر تویی
با اینکه بدنامم ولی دادی پناهم یا رضا !

من در بهشتم پس قسم ساقی! به سقاخانه‌ات
حتما کشیده دست تو خط بر گناهم یا رضا !

پیش ضریحت پیشتر خیر دو عالم خواستم
عمریست من شرمنده‌ی آن اشتباهم یا رضا !

یا ضامن آهو! بگو صیاد آزادم کند
تا صحن آزادی شبی باشد پناهم یا رضا !

از آب سقا خانه‌ات یک جرعه نوشیدم ببین
«
رَستم از این بیت و غزل» من مست مستم یا رضا !

 

چهار شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, :: 3:3 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:3 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 15:44 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:35 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 18:11 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 18:2 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:30 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری
یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:23 :: نويسنده : ط.حسینی/ف.داوری

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ ما خوش آمدید موسسه ی سیدالشهدا (ع)
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کانون سیدالشهدا و آدرس kanoon68.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 65
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 83
بازدید ماه : 82
بازدید کل : 47432
تعداد مطالب : 57
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1